نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکترای مدیریت تکنولوژی گرایش تحقیق و نوسعه و مدیر آموزش دانشکده مهندسی ارزش، دانشگاه مالک اشتر، تهران،ایران
2 عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی مالک اشتر،تهران،ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
آسیبهای روابط بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی با رویکرد خلق مشترک
محمد جعفری*[1]، غلامرضا توکلی[2]، علیرضا بوشهری*[3]
تاریخ دریافت: 23/03/1403 پذیرش مقاله: 08/06/1403
چکیده
خلق مشترک فرآیندی برای نزدیکی به مشتری و حضور در بازار رقابتی است. امروزه بخش عمدهای از نیازهای مرتبط با نیروهای مسلح از طریق بخش صنعت دفاعی تهیه میگردد. در پژوهش حاضر، چالشها و آسیبهای تعامل بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی با رویکرد خلق مشترک بررسی شده است. در مرحله اول از پژوهش، 32 مورد از آسیبهای خلق مشترک احصا و در قالب کد وارد نرمافزار مکسکیودا گردید و در ادامه از جامعهای متشکل از 15 نفر از مدیران بخش دفاعی مصاحبه به عمل آمد. ازآنجاییکه محتوای بهدستآمده از مصاحبهها نیز ماهیت کیفی دارند، لذا بهمنظور بررسی این مصاحبهها از روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار استفاده گردید تا آسیبها با رویکرد روابط بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی به دست آید. برابر یافتهها ،کمبود منابع و انگیزهها و چشمانداز مشترک نامشخص با 7/77%، درک ضعیف از نیازهای مشتری و عوامل انگیزشی با 8/58% و توانایی سازمانی ضعیف با 9/57% بهعنوان مهمترین عوامل و با بیشترین نظرات مصاحبهشوندگان هستند. برابر نتایج، عدم همسویی بین ارزشهای پیشنهادی منابع عملیاتی و راهحلهای قابلاجرا با 6/5%، عدم مشارکت مشتری و عدم وجود سیستم پاداش و به رسمیت شناختن با 3/8%، مهارتهای اصلاحی ضعیف و فقدان صلاحیت مشتری با 3/11% بهعنوان مهمترین عوامل در روابط بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی هستند که نیازمند اصلاح هستند.
واژگان کلیدی: خلق مشترک، نیروهای مسلح، صنایع دفاعی، آسیب.
10 |
10 |
10 |
خلق مشترک ارزش از درگیری عمیق شرکت و مشتری در یک فرآیند متقابل و تعاملی برای دستیابی به اهداف جمعی سرچشمه میگیرد که فعالیتهای ناشی از تمایل مشتریان به ایفای نقش مهمتر در آن افزایشیافته است. درنتیجه، ابتکارات برای ادغام مشتری و تشویق رفتارهای خلق مشترک برای اثربخشی رقابتی باید توسعه یابد. مشارکت فعال مشتریان برای خلق ارزش مشترک از اهمیت بالایی برخوردار است، اگرچه میزان مشارکت مشتری میتواند از مشارکت اختیاری تا مشارکت اجباری متفاوت باشد. فرآیند خلق ارزش با مشارکت دادن مشتری بهبود مییابد این منجر به تغییر تمرکز از ارائه محصول و خدمات شرکت به سمت فرآیند و نتیجه آن شده است. «وارگو و لوش»[4] معتقد هستند ارتباط با مشتری از بهبود فرآیندهای تجاری شرکت پشتیبانی میکند؛ زیرا مشارکت مشتری، فرصتی را برای شرکتها فراهم میکند تا دیدگاه مشتری یا مصرفکننده را درک کنند و بینش عمیقتری نسبت به نیازها و خواستههای خود به دست آورند.
صنایع دفاعی ایران یکی از بخشهای مولد و پیشرو در عرصه علم و فناوری و توسعه محصولات پیشرفته هستند. در چند سال اخیر و با شدت یافتن تحریمها با هدف متوقفکردن برنامههای دفاعی، صنعت دفاعی دچار محدودیتهایی گردید که در برخی حوزههای دفاعی این کمبودها تأثیرات جدی بر مأموریت نیروهای مسلح گذاشتند. این درحالی است که نیروهای مسلح بهعنوان کاربران تجهیزات نظامی بایستی بتوانند در شرایط مختلف و در برابر تهدیدات مختلف توان دفاع از کشور را داشته و مأموریت خود را به نحو احسن به انجام برسانند. این امر زمانی اهمیت مییابد که در بسیاری از موارد، نوع محصولات و کالاها میتواند در مأموریتهای محوله نقش تعیینکننده داشته باشد. امروزه بخش عمدهای از نیازهای مرتبط با نیروهای مسلح از طریق بخش صنعت دفاعی تهیه میگردد. پس میتوان نیروهای مسلح را بهعنوان اولین و مهمترین مشتریهای صنعت دفاعی قلمداد کرد که توجه به آنها و روابط مؤثر با آنها در طول زنجیره تأمین کالا میتواند اثرات مهم و مؤثری برافزایش کارایی و اثربخشی نیروهای مسلح داشته باشد.
واقعیت این است که در حال حاضر صنعت دفاعی در جایگاه بنگاه و نیروهای مسلح بهعنوان مشتری در فرآیند خلق مشترک به ایفای نقش میپردازند؛ بهاین صورت که نیروهای مسلح در تأمین مایحتاج نظامی و (غیرنظامی) از ظرفیتهای صنعت دفاعی استفاده میکند و صنعت دفاعی نیز وظیفه تأمین تجهیزات و تسلیحات نیروهای مسلح را بر عهده دارد. البته برابر قوانین بالادستی نیروهای مسلح در تأمین تجهیزات از منابع خارجی نیز بایستی از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اقدام نمایند. لذا با یک رابطه تنگاتنگ و حساس روبرو هستیم که نیازمند درک کامل صنعت دفاعی از نیازهای مشتری (نیروهای مسلح) است.
جمهوری اسلامی ایران موقعیت راهبردی و امنیتی ویژهای دارد. مجموعهای از عوامل در کنار یکدیگر این وضعیت منحصربهفرد را ایجاد کرده است. جهانبینی، فرهنگ، نوع نظام سیاسی، موقعیت جغرافیای سیاسی، شعارهای انقلاب مبنی بر استقلال و تاریخ، بهویژه تجربه هشت سال دفاع مقدس، تنوع دشمنان و رقبای منطقهای و بینالمللی و... هرکدام در شکلگیری فرهنگ دفاعی و امنیتی ویژه ایران تأثیر گذاشتهاند. اندیشیدن درباره نگرانیهای امنیتی منطقهای از اولویتهای اصلی سیاستگذاری امنیتی و دفاعی ایران است؛ اما تهدیدهای متوجه ایران افزون بر بعد منطقهای، ابعادی فراتر از منطقه دارد که به سیاستگذاران ایرانی آموخته است در رهنامه (دکترین) دفاعی خود، هم منطقهای و هم جهانی بیندیشند. چهره جدید تهدیدات نیازمند سیاستهایی است که بهطور مرتب قابلیت انطباق با شرایط جدید را داشته باشد. اتخاذ سیاست دفاعی چندگانه و قابلیت محور جهت مقابله با تهدیدات چندوجهی، امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
صنایع دفاعی یکی از بخشهای مولد و پیشرو کشور در عرصه علم، فناوری و محصولات پیشرفته هستند که میتوانند همزمان و بهصورت دومنظوره درگیر تولید محصولات و فناوریهای دفاعی و غیردفاعی شوند. امروزه صنایع دفاعی هر کشوری نهتنها در زمینه تأمین بنیه و زیرساخت دفاعی که درزمینههای سیاسی، رفاهی، اقتصادی و خصوصاً صنایع سنگین و فناوریهای مرزی دارای کاربرد دوگانه بوده، بلکه در بخشهای دفاعی و غیردفاعی قابلیت کاربرد دارند. سؤالهای پژوهش حاضر، به این قرار است که:
2-1. پیشینه تحقیق
اصطلاح «خلق مشترک» در زمینه کسبوکار توسط «پرهالاد و راماسوامی»[5] (2004) در تلاش برای سنجش پویایی روابط بین شرکتها و مصرفکنندگان رواج یافت (راماسوامی و گویلارت[6]، 2010). تحقیقات در مورد خلق ارزش در مرحله تکاملی و مورد توجه بسیاری از دانشگاهیان است (برتی و همکاران[7]، 2015). بااینحال، چندین مطالعه بر ضرورت تعمیق مبانی نظری این موضوع تأکید کردهاند (گبوئر[8]، 2020). بنابراین بررسی سامانمند مفهوم خلق ارزش برای به دست آوردن بینشهای مفیدی که هم برای صنعت و هم برای دانشگاه مفید خواهد بود، مهم است.
«گالوگنو و دالی»[9] (2014) یک تجزیهوتحلیل استنادی انجام دادند و آنها سه دیدگاه نظری اصلی را برای مطالعه همکاری ایجاد کردند:
«برتی» و همکاران[10] (2015) از تجزیهوتحلیل محتوای موضوعی برای شناسایی 27 عنصر خلق مشترک و طبقهبندی آنها در پنج گروه محیط فرایند، منابع، تولید مشترک، مزایای درک شده و ساختار مدیریت استفاده کردند.
«لکر» و همکاران[11] (2016) یک بررسی یکپارچه در مورد خلق ارزش از زمینههای نوآوری، تجارت و بازاریابی انجام دادند. در سالهای بعد، برخی مطالعات دیگر با استفاده از فنهای کتابسنجی و اتخاذ رویکردهای کلی، این نخستین تلاشها را تکمیل کردهاند (آلوز[12]، 2016).
سایر آثار، خلق ارزش را در حوزههای خاصی مانند خدمات عمومی (وربرگ و همکاران[13]، 2015) یا مراقبتهای بهداشتی مورد تجزیهوتحلیل قرار داده (اقدم و همکاران[14]، 2020)، یا در مورد مسائل خاص بهعنوان فرآیند خلق ارزش در بسترهای مبتنی بر وب (دِاولویرا و کرتیمیگلیا[15]، 2017) و یا خلق ارزش در جوامع آنلاین متمرکز شده است (پرهرساری و همکاران[16]، 2020).
اگرچه خلق ارزش عمدتاً از منظر بازاریابی یا خدمات مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته است، مدیریت فناوری و نوآوری یکی از ارکان اصلی این ادبیات است (گالواگنو و دالی، 2014). علاقه به مطالعه خلق ارزش در زمینه فناوری و ادبیات نوآوری در حال افزایش است. چندین نقش وجود دارد که یک مشتری میتواند در فرایند نوآوری ایفا کند که شامل منبع اطلاعات، توسعهدهنده و نوآور است (کوی[17]، 2017). همه این نقشها مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفتهاند؛ زیرا میتوانند بر مزیت رقابتی شرکتها تأثیر بگذارند. همچنین پدیده خلق ارزش مشترک به سایر ذینفعان نیز گسترشیافته تا سهم آنها را در فرآیند نوآوری مطالعه کند (آکسون و همکاران[18]، 2016).
«هاشمی و توکلی» در مقالهای تحتعنوان «ابر الگوی خلق مشترک در صنایع پیچیده دارای فنّاوری پیشرفته: فرصتی برای همآفرینی ارزش (با تأکید بر صنایع دفاعی)» (1392) پتانسیل مشارکت مشتری در مراحل گوناگون فرایند خلق ارزش صنایع پیچیده دارای فنّاوری پیشرفته و میزان کنونی این مشارکت را مورد بررسی قرار دادهاند. این بررسی از طریق پیمایش در صنعت و از طریق پرسشنامه محققساخته صورت گرفته است و نشان میدهد این پتانسیل تقریباً در تمامی مراحل اصلی زنجیره ارزش بالا بوده و تنها در مرحله تولید پایین بوده است. همچنین نشان دادند پتانسیل مشارکت در مرحله درک نیاز مشتری بیشترین بوده است و بعدازآن مرحله بهرهبرداری و نگهداری، مرحله مدیریت پایان عمر بیشترین پتانسیل را داشتهاند. میزان کنونی مشارکت مشتری در تمامی مراحل پایین ارزیابیشده و اختلاف پتانسیل و میزان مشارکت در تمامی مراحل معنیدار بوده است.
«حجتی و حجازینیا» در مقاله «مسئولیت اجتماعی منبع اصلی در خلق ارزش مشترک پایدار توسط شرکتها: یک مدل مفهومی» (1397) به بررسی ادبیات پیشین و کسبوکارهای موفق در تحقق مسئولیت اجتماعی و کسبوکارهای سودآور پرداختند و مطالعات آنها نشان داد تعهد و تحقق مسئولیت اجتماعی میتواند از طریق امور زیر، در جذب منابع مختلف به ایجاد مزیت رقابتی و خلق ارزش مشترک پایدار توسط شرکت منجر شود:
«صالحی» در مقالهای با عنوان «تحلیلی بر الگوهای خلق ارزش در سازمان» (1397) به وجود الگوهای مختلف و گوناگون، خلق ارزش مدیران را بر سر دوراهی انتخاب الگویی مناسب جهت پیادهسازی در سازمان قرارمی دهد.
«حمیدی و شمس قارنه» در مقالهای با عنوان «مدلسازی معادلات ساختاری ارزش خلقشده در کسبوکارها» (1397) به نقش اقتصاد جهان پرداخته و بیان مینمایند که اغلب تحولات در چهار دهه گذشته، درنتیجه تکامل اقتصادهای مبتنی بر خدمت بودهاند.
«کلابی» و همکاران (1398) در مقالهای با عنوان «ارزش شخصی از دیدگاه کارآفرینان اجتماعی: با رویکرد خلق ارزش مشترک» خواستار شناسایی ارزشهای شخصی کارآفرینان اجتماعی با رویکرد خلق ارزش مشترک بودند و نتایج پژوهش آنها نشان میدهد ارزشهای کارآفرینان و ارزش مشترک در طول زمان شکل میگیرد و ارزشهای شخصی کارآفرینان بهصورت سلسله مراتبی هستند و در سه محور ویژگیهای تشکیلدهنده ارزش شخصی، ویژگیهای تشکیلدهنده ارزش اجتماعی و وقف شکلگرفته است.
«ناصحیفر و مولود اصفهانی» در مقالهای با عنوان «الگوی خلق ارزش مشترک در بازاریابی B2B» پس از تحلیل مصاحبهها، الگوی خلق ارزش مشترک استخراج نمودند. این الگو شامل دو بُعد خلق مشترک ارزش سازمانی با ده مؤلفه است:
«پیرداده بیرانوند» و همکاران در مقالهای با عنوان «نقش اثربخشی پیادهسازی خلق مشترک ارزش در سازمان» (1398) با توجه به تغییرات موجود در کسبوکار جدید نشان دادند شرکتها از تجربیات مشارکتی که بین ذینفعان شرکت و مشتری برای ایجاد ارزش بهوجود آمده، استفاده میکنند. در همین راستا کارمندان نیز شرکت نیز در قبال تسهیل خلق مشترک مسئولیتهای متفاوتی را ایفا میکنند.
«آذر» و همکاران در مقاله «توسعه مدل مفهومی تصمیمگیری برونسپاری استراتژیک؛ خلق ارزش مشترک و ایجاد شبکه اشتراک دانش» (1398) بیان میکنند موفقیت شرکتها بسیار وابسته به شرکتهای در ارتباط و زیرساختهای پیرامون آن است.
«محمدی احمر» و همکاران در مقالهای با عنوان «بررسی میزان تأثیر مشارکت مشتریان بر روی خلق مشترک ارزش برند» (1399) با میانجیگری انگیزه و مشتری نشان دادند مشارکت مشتری با میانجیگری انگیزه مشتری بر روی خلق ارزش ویژه برند تأثیر معناداری دارد.
«ملک اخلاق» و همکاران در مقالهای با عنوان «سازمانهای یادگیرنده و خلق ارزش و همآفرینی ارزش» (1400) بیان میدارند که هماهنگی و ارتباط میان این دو مبحث به سازمان مزیت رقابتی میبخشد که در همین راستا سازمانها قادر به بررسی تغییرات محیط بوده و میتوانند بقا و پیشرفت خود را تضمین نمایند.
2-2. مبانی نظری
دستیابی به خلق ارزش مشترک نیازمند یک تناسب ساختاری بین فعالیتهای مشتری و فعالیتهای فروشنده هست. خلق ارزش دارای ماهیت مشارکتی و تعاملی است (بالانتین[19]، 2003). «گرونروس و هل» اشاره کردند ارزش برای مشتری و برای تأمینکننده عمدتاً بهعنوان پدیدههای جداگانه مورد بحث و تجزیهوتحلیل قرار میگیرند. طبق دیدگاه سنتی، ارزش توسط یکطرف ایجاد میشود و توسط طرف دیگر مصرف میشود (گرونروس و هل[20]، 2010). بااینحال، ادبیات بازاریابی معاصر بهطور فزایندهای این چشمانداز را کنار گذاشته است و در عوض ارزش را بهعنوان پدیدهای مشترک که از طریق ادغام منابع بین بازیگران به وجود میآید، در نظر میگیرد (وارگو و لاش[21]، 2016). مدلی برای گنجاندن مناسب شیوههای ایجاد همکاری توسط «پاین» ارائهشده است که حول محوریت فرایند ساختهشده است و شامل رویهها، مکانیزمها، فعالیتها و تعاملاتی است که از خلق ارزش حمایت میکند (پاین[22]، 2008).
فرآیند خلق ارزش مشتری بر اساس این واقعیت است که معنا توسط تجربه ایجاد میشود و توانایی مصرفکنندگان را در خلق ارزش بر اساس میزان اطلاعات مصرفکننده، دانش و سایر منابع فعال تشخیص میدهد. فرآیند خلق ارزش تأمینکننده از طریق طراحی و ارائه تجربیات مربوط به مصرفکننده به ایجاد همکاری کمک میکند و یادگیری سازمانی را نیز تسهیل میکند. مکانیزمها، تعامل بین سازمان و مصرفکننده را توصیف میکند که توسط سازمان یا مصرفکننده آغاز شده است (مورتل[23]، 2010).
2-2-1. چشمانداز خلق مشترک مشتری
برای موفقیت همکاری مشترک و برقراری همکاری و گفتگو، مهم است که انگیزههای مشتریان را برای مشارکت با دانش و منابع خود در نظر بگیریم. هیچ لیست جهانی از انگیزههای مشترک مشتریان برای خلق مشترک وجود ندارد؛ زیرا هر مشتری دلایل خاصی دارد، اما هر شرکت میتواند پیشنهاد کند که جذابترین و قانعکنندهترین پیشنهاد را میتوان در نظر گرفت (شهرکی[24]، 2020). دو انگیزه بهعنوان انگیزه ذاتی در این خصوص وجود دارد؛
توسعه مهارت میتواند محرک باشد؛ زیرا مصرفکنندگان میخواهند مهارتهای خود را بهبود بخشند، دانش جدیدی کسب کنند و راهحلی برای سؤالاتی که تاکنون بیپاسخ مانده است را بیابند (هلنا[26]، 2013).
2-2-2. خلق مشترک و همکاری
امروزه مشتریان با توجه به شفافیت بالای محیط کسبوکار، مجهز به دانش هستند و بیشتر مایل به مذاکره با شرکتها درباره تمامی موارد مبادله هستند. ارزش در جهان امروزه، نتیجه مذاکره ضمنی میان مصرفکننده و شرکت است. معنی ارزش و فرایند خلق ارزش از محصولمحوری و شرکتمحوری به تجربه شخصیشده مصرفکننده تغییر کرده است. عدم قطعیت بازار باعث میگردد شرکتها رفتار استراتژیک خود را تغییر دهند و بنابراین بر نتایج مشارکت شرکتهایی که خواستار کاهش ریسک خود و بهبود محیط بازار هستند، تأثیر میگذارد (ریتالا[27]، 2012).
«همکاری مشترک» بهعنوان یک فرایند پویا تعریف میشود که بازیگران اقتصادی بهطور مشترک از طریق تعامل مشارکتی ارزش آن را ایجاد میکنند؛ درحالیکه بهطور همزمان برای تحصیل بخشی از آن ارزش بهعنوان ارزش خالص رقابت میکنند (گاری[28]، 2020). همکاری میتواند راهحل مناسبی برای منابع محدود و سهم بازار کم در شرکتهای کوچک و متوسط ارائه دهد و به آنها در کاهش خطرات و هزینهها کمک کند (موریس[29]، 2007) یا موقعیت رقابتی آنها را ارتقا داده (لیچنر و همکاران[30]، 2016) و عملکرد مالی آنها را بهبود بخشد (تیدستروم[31]، 2014).
مدیریت همکاری یکی از موارد مهم در این زمینه است. همکاری باید با دقت مدیریت شود تا تعامل بین همکاری و رقابت، متعادل شود (بونکن و همکاران[32]، 2015). همکاری مشترک یک فعالیت بههمپیوسته است که در آن ادراکات و تجربیات فردی و سازمانی بر عملیات سازمانی، روابط متقابل بین رقبا و نتیجه همکاری تأثیر میگذارد (بنگسون[33]، 2000). در سطح فردی، هنگامیکه همکاری مشترک آغاز میشود، مدیران باید تصمیم بگیرند با چه کسانی همکاری کنند. ازآنجاکه روابط در شبکههای مشارکتی مبتنی بر اعتماد متقابل است، ارتباطات شخصی قبلی بین تصمیمگیرندگان، ارتباط موفق قبلی، اعتماد بین مدیران ارشد، تعهد قوی و سهولت ارتباط ازجمله معیارهای انتخاب شریک است که مدیران در سطح فردی از آن استفاده میکنند (داس و همکاران[34]، 2006) که میتواند زمینه را برای موفقیت در همکاری فراهم کند (آلوز، 2015).
هنگامیکه رقابت مشترک ایجاد میشود، مدیران باید از قابلیتهای رابطهای و رهبری استفاده کنند تا امکان اشتراکگذاری دانش و ایجاد ارزش در شبکه شرکت فراهم شود (گری[35]، 2020).
مدیریت به تفاوتهای فرهنگی (بنگسون و جانسون[36]، 2014) تنشها و درگیریهای ناشی از جستجوی اهداف متناقض، حل اختلافات و موفقیت در مشارکت کمک میکند (لاکومبا و لاگوس[37]، 2013)؛ بنابراین ارتباط، تعامل، هماهنگی و اعتماد بین مدیران باید ایجاد شود تا چارچوبی برای خلق ارزش و افزایش دانش بین شرکا ایجاد شود.
2-2-3. نتایج همکاری و اثرات عملکرد در سطح صنعت
در سطح صنعت، بهویژه در مورد صنایع در مراحل اولیه یا آخر چرخه عمر، مدیریت روابط مشترک بهگونهای است که اگر برای صنعت ازنظر بقای صنعت یا ایجاد شهرت و استاندارد ارزش ایجاد کند، از اهمیت بالایی برخوردار است (گنیاولی و پارک[38]، 2011).
مدیریت همکاری در سطح صنعت، مستلزم کار در جهت توسعه صنعت ملی از ابتدای همکاری است. البته مسئولیت اجتماعی مفهومی پیچیده است که بر ضرورت توجه به نیاز همه ذینفعان شرکت تأکید میکند و مکانیسمی برای اتصال مجدد جامعه و کسبوکارها است (نورش[39]، 2015).
خلق ارزش توسط شرکت به معنای تأمین انتظارات ذینفعان است. در یک کسبوکار تجاری یکی از مهمترین ذینفعان مشتریان یا مصرفکنندگان محصولات شرکت هستند. امروزه مصرفکنندگان اغلب نسبت به گذشته، آگاه و آگاهتر میشوند. افزایش آگاهی مشتریان و روندهای جدید اجتماعی آنها را نسبت به مسائل اجتماعی، حقوق کارکنان، محیطزیست و سایر موضوعات مرتبط به مسئولیت اجتماعی حساستر کرده است. بهاینترتیب آنها علاوه بر کیفیت و قیمت علاقهمند هستند تا کالایی که خریداری میکنند ویژگیهای مثبت دیگری نیز داشته باشند.
مصرفکنندگان اغلب به شرکتهایی باشهرت مسئولیت اجتماعی، بهتر وفادارتر هستند. مشتریان چنین شرکتهایی اغلب نظرات مثبتی درباره شرکت و محصول خریداریشده ابراز میکنند و محصولات خریداریشده را به دیگران نیز توصیه میکنند (سی.اس.آر[40]، 2015).
2-2-4. نتایج همکاری و اثرات عملکرد در سطح سازمانی
شرکتها نهتنها از طریق عوامل درونی بلکه بهواسطه یک فرآیند تعاملی شامل روابط بین شرکتها و بازیگران مختلف در سیستم نوآوری شرکت، نوآوری را تعیین میکنند. این بدین معنی است که شرکتها تنها با تکیهبر منابع و توانمندیهای خود نمیتوانند نوآوری کنند (حسوتالخفاجی و همکاران، 1402). جهت طراحی و پیادهسازی نظام نوآوری، توجه به بُعد دانشی آن ضروری است. ازاینرو، باید بر عوامل مقدمات یادگیری و آموزش بهعنوان عوامل محرک در این بعد توجه نموده و در راستای تقویت آنها تلاش نمود. طراحان سیستمهای سازمانی باید ضمن توجه به تداخل سیستمها در طراحی نظامات نوآوری به این نکته التفات نمایند که اساساً نظام نوآوری در بعد دانشی خود از تلفیق و تلاقی چند چرخه دیگر بهرهمند میشود. ازاینرو، به نظام نوآوری بدون توجه به نظام مدیریت دانش، یادگیری و پژوهشکاری ناتمام خواهد بود (کامفیروزی و همکاران، 1401).
نقش مدیریت دانش در سبک مزیت رقابتی سازمان، مدیران را ناگزیر میسازد که تصویر روشنی از جریان دانش در سازمان و نوع راهبردهای خود در برخورد با داراییهای دانشی داشته باشند تا بتوانند بر اساس اهداف سازمانی در جهت بهبود خود برنامهریزی و داراییهای دانشی خود را مدیریت کنند. دانش ناشی از سرمایه اجتماعی گاهی برای پیشرفت سازمانی مفید و گاهی بیفایده است. هر سازمانی میتواند سطوح مختلفی از توانایی در استفاده از دانش برای مقاصد تجاری داشته باشند (رحیمی کلور و لطفی، 1401).
به اشتراک گذاشتن اطلاعات منحصربهفرد برای یک شرکت، به شرکتکنندگان در رقابت اجازه میدهد تا دانش خود را بهبود بخشیده و به آنها در کسب مهارتهای جدید کمک میکند (شیاوونه و سیمونی[41]، 2016). علاوهبر این، همکاری مشترک فرایندها و ساختارهای داخلی شرکت را نیز تغییر میدهد. بهجز نوآوری در محصول، شرکتها میتوانند به سمت نوآوری رادیکال مدل کسبوکار سوق داده شوند، زیرابه دنبال تمایز از رقبای خود هستند (ریتالا و ساینیو[42]، 2014).
در اولین مرحله همکاری مشترک، زمانی که پایههای رابطه برقرار میشود، انصاف و اشتراک نقش مهمی در یک همکاری موفق دارد (دورن و همکاران[43]، 2016).
در مرحله دوم مشارکت، مکانیزمهای اشتراک منابع و کنترل منجر به خلق ارزش مشترک و افزایش دانش میشود (بونکن و همکاران، 2015). به اشتراک گذاشتن اطلاعات و دانش کسبوکار برای باز نگهداشتن گفتگو و ارائه ایدهها و استراتژیهای جدید برای پیشبرد تجارت و کاهش هزینه و ریسک برای هر دو طرف لازم است. در سطح سازمانی، شرکتها باید مزیت رقابتی خود را از طریق اشغال موقعیت متمایز یا تأمین موقعیت پیشرو خود در صنعت تضمین کنند. علاوهبر این، انتخاب شریک مناسب در سطح سازمانی، همکاری را آسانتر کرده و شانس موفقیت را افزایش میدهد. مدیران باید مشخصات، شبکه، سابقه و تجربیات شریک بالقوه را بررسی کنند. همچنین، مدیران باید قابلیت اطمینان و مشارکت بالقوه شریک نامزد را نیز ارزیابی کنند. همچنین مدیران با استفاده منطقی و به اشتراکگذاری منابع ملموس و نامشهود مشترک، با تمرکز بر تبادل دانش و تجارب، ارزش ایجاد کرده و دانش را ارتقاء میدهند. علاوه بر این، مدیران باید مکانیسمهای کنترلی را برای مدیریت استفاده از منابع مشترک، اندازهگیری نتایج همکاری و جلوگیری از تنشها و درگیریها ایجاد کنند (گری، 2020).
در مرحله اول از پژوهش حاضر؛ ابتدا کتابها، مقالات و پژوهشهای مرتبط با خلق ارزش جمعآوری میگردد و سپس با استفاده از روش تحقیق فراترکیب آسیبها و چالشهای تعامل خلق مشترک جهت پژوهش بهدست میآید. در مرحله دوم پژوهش، مدل بهدستآمده از مرحله اول ابتدا با انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به اینکه مدل بهدستآمده خروجی پژوهشها و مطالعات متعدد است و ازآنجاییکه محتوای بهدستآمده از مصاحبهها نیز ماهیت کیفی دارند، لذا بهمنظور بررسی این مصاحبهها از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی استفاده مینماییم تا آسیبها و چالشهای روابط متناسب با نیروهای مسلح و صنایع دفاعی بهدست آید و در این راه از نرمافزار مکسکیودا خروجیها جهت تحلیل بهدست میآید. تحلیل محتوای عرفی معمولاً در طرحی مطالعاتی بهکار میرود که هدف آن، شرح یک پدیده است. این نوع طرح، اغلب هنگامی مناسب است که نظریههای موجود یا ادبیات تحقیق درباره پدیده مورد مطالعه محدود باشد. در این حالت، پژوهشگران از بهکارگیری مقولههای پیشپنداشته میپرهیزند و در عوض ترتیبی میدهند که مقولهها از دادهها ناشی شوند. در این حالت، محققان خودشان را بر امواج دادهها شناور میکنند تا شناختی بدیع برایشان حاصل شود.
فراترکیب یک فرآیند است که شامل گامهای گسستهای است که محقق را قادر میسازد تا یک پرسش تحقیق خاص را شناسایی کرده و سپس به جستجو، انتخاب، ارزیابی، خلاصهکردن و ترکیب شواهد برای پاسخگویی به سؤال تحقیق بپردازد. این فرایند با استفاده از روشهای کیفی دقیق برای ترکیب مطالعات کیفی موجود برای ایجاد معنای بیشتر از طریق یک فرایند تفسیری انجام میشود. نویسندگان مختلف این فرایند را تا حدودی متفاوت توصیف کردهاند، اما اساساً مشابه هستند (اروین[44]، 2011).
در این پژوهش دو رویکرد در جستجوی ادبیات در نظر گرفتهشده است:
برای کسب اطلاعات جامع نسبت به نحوه جستجوی ادبیات از الگوی «باغمیرانی و همکاران» (1396) استفاده شده است. شکلهای (1) و (2) بهصورت تفکیکی نحوه جستجو و جمعآوری ادبیات استفادهشده در پژوهش را در قالب مقالات فارسی و انگلیسی نمایش داده است.
شکل شماره 1. الگوریتم انتخاب منابع نهایی فارسی
هرچند در تعریف روش فرا ترکیب بر ادغام یا ترکیب یافتههای مطالعات کیفی اشاره شد، اما در مواردی ممکن است پژوهشگر یافتههای بخش کمی در یک مطالعه با روش ترکیبی را مورد مطالعه قرار دهد. برای جمعآوری دادهها در این روش باید پژوهشهای منتخب را برای یک یا چند بار خواند. در این مرحله همراه با مطالعه با دقت، باید از طریق یادداشتبرداری در خصوص مفاهیم، تمها یا کدگذاری مفاهیم، دادههای پژوهش را جمعآوری کرد. ثبت تمها یا مضمونها باید با توجه به جزئیات هر پژوهش دربارهی موضوع موردبررسی باشد.
شکل شماره 2. الگوریتم انتخاب منابع نهایی انگلیسی
با توجه به اینکه محتوای پژوهش شامل دو بخش میگردد، ابتدا برمبنای معیار شناخت و درک خلق ارزش و سپس آسیبها و چالشها و فرصتها بهنقد مقالات مربوط به خلق مشترک پرداخته شد و این معیار در تمامی مقالات منتخب رصد و وارد مطالعات گردید. در مرحله دوم، تمرکز بر صنعت دفاعی و نیروهای مسلح قرار گرفت و ضمن بررسی روابط بین آنها، فضای هر دو بخش هم بهصورت مجزا و هم بهصورت تعاملی بررسی و مقالات منتخب با این رویکرد در پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. مرور مقالات برای یافتن مفاهیم، یکی از اصول فراترکیب است. برای یافتن مفاهیم محتوایی مربوط به الگوی مناسب از چالشها و آسیبها در خلق مشترک، مقالات بارها مرور و شاخصهای مورد نظر مرتبط با پرسشها و هدف پژوهش استخراج گردید.
در مرحله تجزیهوتحلیل نتایج تحقیقات کیفی پژوهش، بر اساس چارچوبی از پیش تعیینشده به تحلیل موارد جهت رسیدن به یک الگوی مناسب از چالشها اقدام گردید. با تجزیهوتحلیل نتایج تحقیقات حوزه خلق مشترک و همچنین نوع و کیفیت روابط بین صنعت دفاعی و نیروهای مسلح، 32 مورد از آسیبها و چالشهای خلق مشترک که در فضای روابط بین صنعت دفاعی و نیروهای مسلح را تحت تأثیر قرار میدهند شناسایی گردید.
تحلیل محتوای کیفی، یکی از روشهای تحقیق است که برای تحلیل دادههای متنی، کاربردی فراوان دارد. تحلیل محتوای کیفی، تمرکز بر مشخصات زبان بهمنزلۀ وسیلۀ ارتباطی برای به دست آوردن معنا و محتوای متن دارد با توجه به استفاده وسیع از روشهای تحقیق کیفی در بین محققان حوزه علوم انسانی و ازآنجاکه در فرایند پژوهش، حجم زیادی از دادهها و مفاهیم، مضامین، به وجود میآید، محقق در سازماندهی و تحلیل این دادهها ازنظر زمان و چه و حجم پردازش و مقدار دادهها با مشکل روبرو میگردد.
گروهی از نرمافزارها جهت تحلیل دادههای کیفی وجود دارند که به پژوهشگران کمک میکنند تا در سازماندهی و تحلیل دادههای تحقیق از آنها استفاده نمایند. مکسکیودا یک نمونه کامل و پیشرو از این نرمافزارها است؛ که برای تجزیهوتحلیل کمّی و کیفی اسناد و نیز برای ایجاد و آزمایش نظریههای مختلف نظیر دادهبنیاد مفید است. از این نرمافزار میتوان برای تحلیل دادههای مصاحبه، تحلیل اسناد و مدارک، تحلیل گفتوگو و تحلیل گفتمان استفاده کرد.
سامانه مستندها بخشی از محیط کاربری نرمافزار است که به محقق اجازه میدهد مستندهای مورداستفاده در تحلیل را ثبت و مدیریت نماید. برای شروع تحلیل لازم است اسناد موردنظر برای تحلیل در سامانه مستند نرمافزار وارد شوند. در پژوهش حاضر 15 مصاحبه با مسئولین نیروهای مسلح و صنعت دفاعی با محوریت چالشهای تعامل بین صنعت دفاعی و نیروهای مسلح صورت پذیرفته است که هرکدام ابتدا بهصورت مجزا مورد بررسی قرارگرفته است و نکات مرتبط با پژوهش احصا شده و در قالب فایل متنی وارد سامانه مستندهای نرمافزار گردیده است که در جدول (1) مشخصات افراد مورد مصاحبه آورده شده است.
با توجه به دادههای بهدستآمده از پژوهشها و اطلاعات موردنیاز برای پاسخگویی به سؤالات مربوط به چالشها و آسیبهای تعامل بین صنایع دفاعی و نیروهای مسلح شیوهنامهای برای مصاحبه طراحی گردیده است که بر مبنای اصولی است که چارچوب مصاحبهها را مشخص میکند.
جدول شماره 1. مشخصات افراد مورد مصاحبه |
||
تحصیلات |
سازمان |
سابقه |
دکتری |
آجا |
30 سال |
کارشناس ارشد |
نزاجا |
26 سال |
دکتری |
نزاجا |
23 سال |
دکتری |
آماد وپش |
25 سال |
کارشناس ارشد |
حدید |
25 سال |
کارشناس ارشد |
شرکت دانش بنیان |
30 سال |
دکتری |
ستاد کل |
30 سال |
دکتری |
آجا |
30 سال |
کارشناس ارشد |
صنایع قمر بنی هاشم |
28 سال |
کارشناس ارشد |
صنایع قمر بنی هاشم |
28 سال |
کارشناس ارشد |
آجا |
25 سال |
دکتری |
آجا |
27 سال |
دکتری |
آجا |
28 سال |
دکتری |
دانشگاه دفاع ملی |
30 سال |
دکتری |
دانشگاه دفاع ملی |
31 سال |
جهت سهولت در فرآیند کار با نرمافزار، مصاحبههای انجامشده در قالب فایل متنی پیادهسازی و هر مصاحبه با نام شخص مورد مصاحبه وارد نرمافزار گردید. همچنین بهمنظور حفظ انسجام پروژه، سعی شد که فرآیند مصاحبه با توجه به تفاوت در موقعیت مکانی اشخاص در یک بازه معین صورت پذیرد و توالی بین تولید سند و کدگذاری نیز رعایت گردد. شکل (3) اطلاعات حاصل از مصاحبه در نرمافزار مکس کیو دا را نشان میدهد.
شکل شماره 3. سامانه اسناد در پژوهش
در مصاحبههای بهعملآمده، موارد زیر بررسی شدهاند:
شکل شماره 4. سامانه کد مورد استفاده در پژوهش
کدهای اختصاصیافته که از روش فراترکیب در مرحله اول استخراجشده بود در سامانه کد نرمافزار ثبت شد. تعداد 15 مصاحبه موجود در سامانه اسناد با دقت مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به محتوای مدنظر از پژوهش به کدهای مرتبط تخصیص یافتند. شکل (4) سامانه اسناد در نرم افزار مکس کیو دا را با سامانه کد مورداستفاده نشان میدهد.
در پژوهش حاضر با بررسی متون و مقالات، و با روش تحقیق فراترکیب ابتدا 32 عامل بهعنوان پیشنویس موانع خلق مشترک ارزش احصا گردید که در قالب کدهای اختصاصیافته وارد نرمافزار مکسکیودا گردید. در مرحله بعد مفاهیم بهدستآمده از مصاحبهها با کدها مرتبط شده است.
شکل شماره 5. مقایسه آماری نتایج حاصل از آسیبها و چالشها در نیروهای مسلح و صنعت دفاعی
بنابر نتایج بهدستآمده از چالشها و آسیبهای تعامل بین نیروهای مسلح و صنعت دفاعی با رویکرد خلق مشترک، عوامل مقاومت فرهنگی، عدم همکاری مشتری، ادغام، اشتراک و دانش ناکافی منابع، استفاده ناکارآمد از اینترنت و انتظارات برای تغییر سریع توسط مصاحبهشوندگان بهعنوان مشکلات و آسیبها تشخیص داده نشدند و سایر عوامل به همراه مصادیق مورد اشاره در نیروهای مسلح و صنعت دفاعی است.
شکل شماره 6. مقایسه آماری نتایج حاصل از آسیبها و چالشها در نیروهای مسلح و صنعت دفاعی
برابر نتایج بهدستآمده از پژوهش و خروجی نرمافزار مکسکیودا که در شکل (6) خروجی آن آورده شده است، در بررسی آسیبها و چالشهای تعامل بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی با رویکرد خلق مشترک کمبود منابع و انگیزهها و چشمانداز مشترک نامشخص با 7/77%، درک ضعیف از نیازهای مشتری و عوامل انگیزشی با 8/58% و توانایی سازمانی ضعیف با 9/57% بهعنوان مهمترین عوامل و با بیشترین نظرات مصاحبهشوندگان هستند. همچنین عدم همسویی بین ارزشهای پیشنهادی منابع عملیاتی و راهحلهای قابلاجرا با 6/5%، عدم مشارکت مشتری و عدم وجود سیستم پاداش و به رسمیت شناختن با 3/8% و مهارتهای اصلاحی ضعیف و فقدان صلاحیت مشتری با 3/11% بهعنوان مهمترین عوامل و با بیشترین نظرات مصاحبهشوندگان هستند.
بازار امروز بسیار رقابتی شده است و همه بنگاهها بایستی در این فضای پیچیده که مملو از اطلاعات و دانش است، بتوانند موقعیت رقابتی خود را حفظ کنند. در شرایط رقابتی امروز توجه به جایگاه مشتری از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چراکه مشتری در بسیاری از راهبردهای آتی در سازمان تأثیرگذار است. خلق مشترک فرآیندی برای نزدیکی به مشتری و حضور در بازار رقابتی است. نگاه به مشتری الزاماً نگاه واحد به شخصی که به یک بنگاه تجاری مراجعه میکند، محدود نمیگردد و در سطحی کلان میتواند مجموعهای متشکل از افراد و تجهیزات را شامل گردد؛ چیزی که در این پژوهش به آن توجه گردیده است، همین جنبه از مشتری است.
نیروهای مسلح بهعنوان یکی از مؤلفههای قدرت که وظیفه ذاتی حفظ امنیت را بر عهدهدارند، برای دفاع نیاز به تجهیزات مناسب و متناسب با عملیات دارند. دو رویکرد کلی در تأمین تجهیزات میتواند در نظر گرفته شود, یکی اینکه در بازار رقابتی به خرید جدیدترین تجهیزات اقدام نمود و با بهرهگیری از ظرفیتهای صاحبان دانش جنگافزارها به تأمین تجهیزات اقدام نمود یا اینکه این نیاز را با تکیهبر دانش بومی تهیه کرد. البته میتوان حالتهای ترکیبی نیز در نظر گرفت. نوع رهنامه کشور ایران تا حدود زیادی جهتگیری نسبت به تأمین تجهیزات نیروهای مسلح را روشن مینماید.
مؤلفههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... هرکدام در این رهنامه نمایان است که شرایط را از حیث تعاملات در بازارهای جهانی با محدودیت مواجه مینماید. عدم دسترسی به دانش و محصولات دفاعی ناشی از تحریمها، کسب تجهیزات در بازارهای تعاملی و رقابتی را برای کشور ایران محدود کرده است. ضمن اینکه قوانین مرتبط با نیروهای مسلح نیز با در نظر گرفتن جنبههای حفاظتی و امنیتی بر محدودیتهای تأمین تجهیزات در بازارهای سلاحهای کشورهای صادرکننده نیز تأثیرگذار است؛ اما مهمترین عامل در مباحث تجاری کشور فضای تحریم شکلگرفته در بازار جهانی است که بر همه مراودات تجاری تأثیر منفی گذاشته است که با توجه به ماهیت توانمندی نظامی این محدودیتها بیشتر اعمال میگردد و حتی چهبسا که برخی از پروژههای تجاری به دلیل کاربردهای نظامی نیز دچار محدودیت و یا ممنوعیت از حیث انتقال فناوری شدهاند. با توجه به موارد بیانشده، شاید منطقیترین حالت برای حفظ توان دفاعی کشور بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی باشد تا بتوان در برابر تهدیدهای متنوع و پیچیده قابلیت پاسخگویی برای نیروهای مسلح حفظ گردد.
در بخش دیگری از پژوهش، وضعیت صنعت دفاعی و نیروهای مسلح از جنبههای گوناگون با تمرکز بر روابط و عوامل اثرگذار بر روابط بین این دو بخش مورد بررسی قرارگرفته است. این بخش با نگاه به قوانین بالادستی و با تمرکز بر سازمان ارتش نگاه ویژهای به نیروی زمینی بهعنوان بزرگترین نیروی ارتش دارد و با پرداختن به ساختار این نیرو با رعایت موارد امنیتی و حفاظتی خواستار تبیین خلق مشترک در روابط تعاملی بین نیروهای مسلح، صنایع دفاعی و همچنین الگوی چالشهای روابط بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی است. هرچند خلق مشترک با نگاه به بنگاه تجاری و مشتری درصدد حل مشکلات بین آنها با رویکرد افزایش سود برای هر دو طرف است اما نگاه به صنعت حساس دفاعی و مشتریهای این صنعت نیاز به درک بسیار عمیقتری دارد که تنها در سایه خلق ارزش مشترک ممکن است محقق نگردد. البته پرداختن به فضای شکلگرفته بین صنعت دفاعی و نیروهای مسلح در سایه خلق مشترک و بررسی عوامل مؤثر بر خلق مشترک ارزش و فرصتهای ایجادشده از این فرآیند میتواند در بسیاری موارد بهعنوان چراغ راه در روابط بین آنها استفاده گردد.
با توجه به اهمیتی که نیروها و سازمانهای نیروهای مسلح برای کشور دارند به عقیده بسیاری از کارشناسان دفاعی بررسی نقاط ضعف از حیث مقابله با آسیبپذیریها از پرداختن به نقاط قوت اهمیت بیشتری دارند. لذا در این پژوهش با هدف بررسی چالشها و آسیبهای تعامل بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی با رویکرد خلق مشترک درصدد کسب اطلاعات بیشتری در خصوص موارد منتج به آسیبپذیریها هستیم، موردی که در پژوهشهای صورت گرفته در زمینه خلق مشترک به آن کمتر پرداختهشده و بیشتر نقاط قوت آن موردنظر پژوهشگران بوده است. ضمن اینکه فضای شکلگرفته در خصوص مسائل حفاظتی مانع از بررسی فرآیند خلق مشترک در نیروهای مسلح گردیده است؛ هرچند که این مورد در بررسیهای صورت گرفته برای تمام کشورها تا حدود زیادی متناسب با ساختارهای آنان یکسان است.
در پژوهش حاضر ابتدا فرآیند خلق مشترک بهطور کامل مورد بررسی قرارگرفته است تا ضمن بررسی ابعاد مختلف، این فرآیند مواردی که میتواند در شناسایی چالشها مؤثر واقع گردد، شناسایی شوند. در بخش دیگری از بررسیهای صورت گرفته الگوهای تأثیرگذار در پژوهش تا سال 2022م. مورد بررسی قرار گرفتند. در نتیجه مطالعات و بررسیهای ابتدای امر، 32 مورد از چالشها و آسیبها در روابط بین بنگاهها و مشتریان احصا گردید که تمامی ابعاد و موانع مؤثر در خلق مشترک را ترسیم میکند. آنچه در این مورد حائز اهمیت است، ارائه نسخه بومی و مرتبط از چالشها و آسیبهای بین صنعت دفاعی و نیروهای مسلح است که بتوان با رفع موانع آن تهدید موانع را به فرصت پیشران تبدیل نمود تااز این طریق بتوان بر اساس آن الگوی بومی متناسب با پژوهش را تهیه کرد. لذا با توجه به موارد بیانشده، محققان در قالب مصاحبههای عمیق با مدیران بخشهای نظامی و دفاعی، 27 عامل را در این زمینه با درجات مختلف را شناسایی نمود. بنا بر نتایج بهدستآمده از چالشها و آسیبهای تعامل بین نیروهای مسلح و صنعت دفاعی با رویکرد خلق مشترک، عوامل مقاومت فرهنگی، عدم همکاری مشتری، ادغام، اشتراک و دانش ناکافی منابع، استفاده ناکارآمد از اینترنت و انتظارات برای تغیر سریع توسط مصاحبهشوندگان بهعنوان مشکلات و آسیبها تشخیص داده نشدند.
برابر نتایج بهدستآمده از پژوهش در بررسی آسیبها و چالشهای تعامل بین نیروهای مسلح و صنایع دفاعی با رویکرد خلق مشترک کمبود منابع و انگیزهها و چشمانداز مشترک نامشخص با 7/77%، درک ضعیف از نیازهای مشتری و عوامل انگیزشی با 8/58% و توانایی سازمانی ضعیف با 9/57% بهعنوان مهمترین عوامل و با بیشترین نظرات مصاحبهشوندگان هستند. همچنین عدم همسویی بین ارزشهای پیشنهادی منابع عملیاتی و راهحلهای قابلاجرا با 6/5%، عدم مشارکت مشتری و عدم وجود سیستم پاداش و به رسمیت شناختن با 3/8% و مهارتهای اصلاحی ضعیف و فقدان صلاحیت مشتری با 3/11% بهعنوان مهمترین عوامل و با بیشترین نظرات مصاحبهشوندگان هستند.
با توجه به اینکه صنعت دفاعی ظرفیتهای لازم جهت تأمین محصولات نیروهای مسلح را دارد لذا به دلایل متفاوتی که در پژوهش به آن اشاره شد، رابطه شکلگرفته دارای نواقص و چالشهایی است.
این پژوهش تنها به این آسیبها اشاره نموده و در پژوهشهای آتی میتوان هر یک از این آسیبها را بهصورت مطالعه موردی با رویکرد حل تعارضات مورد بررسی قرارداد. با توجه به ماهیت پژوهش که در دو حوزه حساس کشور صورت پذیرفته است، عمده محدودیتهای پژوهش شامل شرایط موضوعی بود؛ بهنحویکه بایستی افراد در هر دو زمینه صنایع دفاعی و نیروهای مسلح آشنایی کامل داشته و با هر دو مجموعه سابقه همکاری داشته باشد که در برخی موارد به دلیل شرایط کاری و سازمانی دسترسیها با مشکل مواجه میگردید. همچنین با توجه به همکاریهای متعدد از سوی دستگاهها و ارگانهای مختلف در برخی موارد هماهنگی و اعطای مجوزهای دسترسی بازمان طولانی حاصل میشد که در پیوستگی مصاحبهها خلل ایجاد میکرد.
با توجه به اینکه صنعت دفاعی ظرفیتهای لازم جهت تأمین محصولات نیروهای مسلح را دارد لذا به دلایل متفاوتی که در پژوهش به آن اشاره شد، رابطه شکلگرفته دارای نواقص و چالشهایی است. این پژوهش تنها به این آسیبها اشاره نموده است و در پژوهشهای آتی میتوان هر یک از این آسیبها را بهصورت مطالعه موردی با رویکرد حل تعارضات مورد بررسی قرار داد با توجه به اینکه فعالیت و روابط بین صنایع دفاعی و نیروهای مسلح بخشهای متعددی در حوزههای زمینی، دریایی، هوایی و فضا را شامل میشود، میتوان در هر یک از این حوزهها به بررسی روابط و آسیبها پرداخت. ضمن آنکه میتوان ظرفیتهای بیشتری در حوزههای تخصصیتر مانند مهندسی زرهی، محصولات رزم پیاده، محصولات بومی و چندمنظوره را فراهم نمود.
[1]. دکتری تکنولوژی دانشگاه مالک اشتر، تهران، ایران (نویسنده مسئول)، رایانامه:
mohammadjafari313@gmail.com.
[2]. دانشیار دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه مالک اشتر، تهران، ایران، رایانامه: . gh_tavakoli@mut.ac.ir
[3]. استادیار دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه مالک اشتر، تهران، ایران، رایانامه: arb1148@yahoo.com.
[4]. Vargo and Lusch
[5]. Prahalad and Ramswamy
[6] . Ramaswamy, V.; Gouillart, F. J.
[7] .Bharti, K.; Agrawal, R.,; & Sharma
[8] . Gebauer, H. J.
[9]. Galvagno, M.; Dalli, D.
[10]. Bharti, K.; Agrawal, R.; & Sharma
[11]. Lechner, C., Soppe, B., & Dowling, M
[12]. Alves, J. &.
[13]. Voorberg, W. H.; Bekkers, V. J. J. M.; Tummers, L. G.
[14]. Aghdam, A. R.; Watson, J.s; Cliff, C.; & Miah, S. J.
[15]. de Oliveira, D. T.; Cortimiglia, M. N.
[16]. Priharsari, D.; Abedin, B.; & Mastio, E.
[17]. Cui, A.S.
[18]. Akesson, M.; Skalen, P.; Edvardsson, B.; & Stalhammar, A.
[19]. Ballantyne, D.
[20]. Grönroos, C. & Helle
[21]. Vargo, S. L.; Lusch, R.F.
[22] .Payne, Adrian; Starbacka, Pennie
[23]. Mortel, Jelmer.
[24]. Shahraki, Sayyar
[25]. Manning, K.; Bearden, Ryal.
[26]. Helnaes, j.C.
[27]. Ritala, P.
[28]. Garri, M.
[29]. Morris, M. K.
[30]. Lechner, C.; Soppe, B.; & Dowling, M.
[31]. Tidström, A.
[32]. Bouncken, R.B.; Gast, J.; Kraus, S.; & Bogers, M.
[33]. Bengtsson, M.; & Kock, S.
[34]. Das, T.K.; He, I.Y.
[35]. Garri, M.
[36]. Bengtsson, M.; Johansson, M.
[37]. Lacomba, A.; Lagos, F.
[38]. Gnyawali, D.R.; Park, B.J.R.
[39]. Nuresh, E. B.
[40]. Global CSR Rep Trak )2015(
[41]. Schiavone, F.; Simoni, M.
[42]. Ritala, P.; Sainio, L.M.
[43]. Dorn, S.; Schweiger, B.; Albers, S.
[44]. Erwin, E.; Brotherson, M.; Summers, A.
منابع
الف- فارسی
ب- انگلیسی