نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار شهرسازی، گروه پژوهشی پدافند غیر عامل،پژوهشکده دفاع ملی،دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران
2 پژوهشگر جغرافیا،گروه پژوهشی پدافند غیر عامل،پژوهشکده دفاع ملی،دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران.
3 دانش آموخته کارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
طوفان گردوخاک از مهمترین معضلات زیستمحیطی در بسیاری از نقاط جهان و بهویژه مناطق خشک و نیمهخشک شناخته میشود (Jafary et al. 2019: 565). پدیده گردوخاک در زمره آن دسته از مخاطرات زیستمحیطی است که منشأ آن بهطور کلی یا جزئی در قلمروِ سرزمینی یک یا چند کشور واقع شده است و اثرات مخرب آن به محدوده سرزمین سایر دولتهای همجوار سرایت میکند. بنابراین، وقایع گردوخاک بهعنوان یکی از تهدیدات زیستمحیطی هرچند اغلب ظاهری طبیعی و غیرامنیتی دارند؛ اما در عمل امنیت جامعه و در نتیجه امنیت ملی کشورهای محل وقوع را تحت تأثیر خود قرار میدهند و حتی در مواردی آثاری فراتر از جنگ به دنبال دارند. ازاینرو، وقوع طوفانهای گردوخاک در سالیان اخیر بهرهمندی از محیطزیست سالم را برای مردم در نواحی مختلف کشور به چالش کشیده و پیامدهای اجتماعی متعددی را نیز با خود به همراه آورده است (صمدیار و صمدیار، 1394: 2؛ فرهادی، 1399: 187).
گفتنی است که علاوه بر پوشانده شدن اراضی زراعی و گیاهان بهوسیله مواد بادآورنده، وقوع طوفان گردوخاک منجر به نابودی اراضی حاصلخیز و کاهش تولید بیولوژیک و تنوع زیستی شده و ماندگاری جوامع محلی را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. همچنین، طوفانهای گردوخاک در انتقال عوامل بیماریزای خطرناک به انسان، آلودگی آبوهوا و آسیب رساندن به عملکرد دستگاه تنفسی سهیم بوده است (کاظمی و همکاران، 1400: 64). ازهمینرو، تشدید طوفانهای گردوخاک میتواند سبب تهدید اکوسیستم خلیج فارس، تغییر اقلیم محلی، تهدید سلامت مردم منطقه توسط ریزگردهای آلوده، سیل مهاجرت و نهایتاً تبعات اجتماعی و امنیتی برای کشور و بهویژه استانهای نیمه غربی آن شود (مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری، 1397: 184؛ سلیمی و قادری، 1403: 98). به همین دلیل، آثار و تبعات زیستمحیطی گردوخاک در هیچ مرز فیزیکی یا سیاسی توقف نکرده و به روند گسترش خود در جهات مختلف ادامه میدهد و حتی در اغلب مواقع آثار و تبعات ثانویه این پدیده چالشها و تهدیدات بزرگتری برای جوامع در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره بهدنبال داشته و امنیت آنها را تحت تأثیر خود قرار میدهد که اهمیت پرداختن به این موضوع را نمایان میسازد. با توجه به مقدمه فوق، پژوهش حاضر بر آن است که با پایش روند گردوخاک در منطقه جنوب غربی ایران، ارزیابی مناسبی از مقوله امنیت زیستمحیطی به انجام رسانده و مناطق پرمخاطره از این نظر را شناسایی نماید.
بحران گردوخاک یک موضوع سیاسی پیچیده تلقی میشود که پیامدهایی هم برای سیاست بینالمللی و هم برای سیاست داخلی کشورها دارد (Kim & Kim. 2021: 2). اثرات طوفانهای گردوخاک اغلب فراتر از کشور مبدأ احساس میشود که همین امر آن را به یک موضوع فرامرزی و در نتیجه سیاسی تبدیل میکند. بهعبارتی دیگر، پدیده گردوخاک و پیامدهای آن تنها یک کشور خاص را هدف قرار نمیدهد، بلکه دارای ماهیت فرامنطقهای است و بر تعداد زیادی از کشورها تأثیر میگذارد. ازاینرو، امروزه کارشناسان بر این باورند که مشکلات زیستمحیطی و بهویژه گردوخاک تهدیدی برای امنیت جهانی است و پیامد خسارات وارده به محیطزیست یک منطقه خاص در سایر مناطق نیز مشهود است. برای مثال، نمونهای از این موضوع را میتوان در تأثیر خشک شدن تالابهای عراق بر گسترش طوفان گردوخاک در ایران مشاهده کرد و یا اینکه اثرات طوفانهای گردوغبار در آسیا به نحوی میتواند امنیت آمریکا را نیز تهدید کند. بنابراین، این امر اهمیت همکاری بین بسیاری از کشورها و همچنین وضع مقررات جدید در سطح بینالمللی را با هدف مدیریت این پدیده نشان میدهد (عباسی، 1400: 158). به همین دلیل، دولتها باید گستره جهانی پدیدههای زیستمحیطی و بهویژه طوفان گردوخاک را برای امنیت داخلی خود در نظر بگیرند. با این وجود، درگیریها و تنشها در منطقه غرب آسیا تأثیرات منفی بر همگرایی کشورهای منطقه در جهت مدیریت بحران گردوخاک داشته است که در نهایت به ضرر کشورهای درگیر بوده است. در این راستا، مطالعات انجام شده توسط برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد نیز حاکی از این است که تنشهای زیستمحیطی و انسانی در آینده و بهویژه در منطقه جنوب غرب آسیا تشدید خواهد شد (بالیست و همکاران، 1401: 53). این درحالیاست که برای کاهش آسیبپذیری در مقابل پدیده گردوخاک به آمادگی کشورهای در معرض مخاطره و همکاری در زمینههای مختلف نیاز است (Abdi et al. 2020: 466).
مطابق تحقیقات صورت گرفته و با توجه به هدف پژوهش حاضر، طوفان گردوخاک یکی از موانع اصلی دستیابی به توسعه پایدار و از تهدیدهای عمده امنیت زیستمحیطی است که کشورهای واقع در منطقه غرب آسیا را تهدید میکند. بر این اساس، گردوخاک بهعنوان یکی از ویژگیهای بارز این منطقه بر شرایط اقلیمی، سلامت انسانی، ساختارهای اجتماعی- اقتصادی و اکوسیستمهای زمینی و دریایی تأثیر بارزی برجای گذاشته است (Kamal et al. 2020: 176). با این وجود، بهدلیل تغییرات سریع در ماهیت و گسترش فضایی طوفانهای گردوخاک، محدودیتهای مختلفی در پایش و ارزیابی این پدیده وجود دارد. در این راستا، امروزه فناوری سنجش از دور با ارائه تصاویر متعدد در مقیاس جهانی و منطقهای با قدرت تفکیک زمانی و مکانی متفاوت، بهعنوان ابزاری قدرتمند برای پایش، اندازهگیری و تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف گردوخاک شناخته شده و مورد توجه محققان قرار گرفته است.
کشور ایران بهدلیل مختصات منطقهای، اقلیم گرم و خشک و نیز قرار گرفتن در کمربند بیابانی جهان، آسیبهای جبرانناپذیری را از این پدیده متحمل شده است. ایران در طول سالهای اخیر با طوفانهای متعدد گردوخاک مواجه بوده است (Boloorani et al. 2021). بهدلیل نزدیکی به سه منبع اصلی تولید گردوغبار (بیابانهای عراق، سوریه و عربستان سعودی) در غرب، ایران همواره با طوفانهای گردوخاک و مشکلات ناشی از آن مواجه بوده و عدم توجه به این مسئله میتواند به پیامدهای نامطلوب زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی، بهویژه در مناطق خشک واقع در استانهای جنوب غربی منجر شده و اختلال در فعالیتهای انسانی همچون کشاورزی، حملونقل، صنایع، خدمات اجتماعی و پزشکی در آن را سبب گردد. بنابراین، شناسایی و بررسی ویژگیهای این پدیده مخرب زیستمحیطی در نواحی مختلف ایران حائز اهمیت اساسی است. بهعبارتی، بهمنظور مقابله با این پدیده و اتخاذ راهکارهای عملیاتی، شناسایی منطقهای منشأ تولید گردوخاک در تمرکز بر مناطق بحرانی و مشخص نمودن ویژگیهای منحصربهفرد در پاسخ به شرایط زیستمحیطی ضروری و مهم تلقی میشود. با این حال، چنین به نظر میرسد که مقوله امنیت زیستمحیطی در ایران بهعنوان یکی از ابعاد مهم امنیت ملی مغفول مانده است (عزیزی، 1390: 22). این درحالیاست که وجود تهدیدات نظامی علیه ایران از یکسو و قرارگیری کشورمان در منطقهای پرمخاطره به لحاظ زیستمحیطی از سوی دیگر، ضرورت توجه به مقوله امنیت زیستمحیطی و مدیریت بحرانهای زیستی را برجسته ساخته است.
بهعنوان نقطه مشترک این پژوهش با تحقیقات پیشین، پژوهش حاضر نیز بهدنبال بهرهگیری از قابلیتهای این فناوری در زمینه پایش و ارزیابی گردوخاک بوده و استفاده از دادهها و محصولات ماهوارهای در دستور کار قرار گرفته است. همچنین پدیده گردوخاک بهعنوان یک مخاطره زیستمحیطی از منظر اثرات بالقوه و بالفعل آن چندان مورد توجه واقع نشده است و پژوهش حاضر در تلاش است تا ارتباط مناسبی میان این پدیده و اثرات اجتماعی و امنیتی آن برقرار سازد. از این نظر، وجه تمایز پژوهش حاضر پرداختن به این مهم در سطح کلان و با تأکید بر شاخصهای مختلف است و از جنبههای نوآوری آن میتوان به روندیابی وقایع گردوخاک در محدوده مورد مطالعه و ارزیابی جوانب امنیت زیستمحیطی مرتبط با آن اشاره نمود.
طوفانهای گردوخاک بهعنوان یکی از مخاطرات محیطی که عمدتاً از نواحی خشک و نیمهخشک زمین نشئت میگیرند، پیامدهای گستردهای به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و زیستمحیطی و حتی سیاسی- امنیتی در مناطق مختلفی از جهان به بار آوردهاند؛ ازاینرو، در طی سالیان اخیر توجه خاصی به این مفهوم شده است و بخش عمدهای از ادبیات این مبحث به طوفانهای گردوخاک و اثرات آن اختصاص یافته است. بر همین اساس، مطالعات مختلفی در ارتباط با پایش گردوخاک، عوامل مؤثر بر آن و تأثیرات این پدیده در سطح داخلی و جهانی به انجام رسیده است که در این بخش بهمرور تعدادی از آنها پرداخته شده است.
صمدیار و صمدیار (1394) در پژوهش خود به مقوله گردوغبار و ارتباط آن با امنیت ملی توجه نموده و راهکارهای پدافند غیرعامل در راستای مقابله با آن را ارائه نمودهاند. محققان چنین نتیجهگیری نمودهاند که مقوله امنیت ملی در حوزه زیستمحیطی محلی برای آزمون و خطا نیست و بروز طوفانهای گردوخاک در استانهای غربی کشور با توجه به موقعیت استراتژیک آنها، میتواند حاکمیت ملی را تهدید نموده و ضرورت آگاهسازی و اطلاعرسانی کافی و جامع به شهروندان احساس میشود.
کلهر و پورعلی (1399) در مطالعهای به راهکارهای کاهش آسیبپذیری زیستمحیطی ناشی از گردوخاک در محدوده شهرستان زابل در جنوب شرقی ایران پرداختهاند. آنان در این مطالعه از روش کیفی و مدل سوات در راستای مطالعه بادهای 120 روزه سیستان بهره گرفتهاند. نتایج تحقیق بیانگر آن بوده است که طرح شکایت از کشور افغانستان در مجامع بینالمللی بهمنظور توقف پروژههای سدسازی بر هیرمند در راستای ارتقای امنیت ملی بهعنوان یک مرکز مهم در کشور مهمترین راهبرد بهمنظور کاهش آسیبهای موجود در شهرستان زابل است و بعد از آن بهترتیب کاهش آسیبپذیری زیستی با استفاده از فناوریهای کارآمد آبیاری قطرهای و اعطای تسهیلات ویژه به کشاورزان شهرستان زابل و استان سیستان و بلوچستان بهمنظور استفاده از اراضی بایر برای کشاورزی، ایجاد مناطق محافظتشده و ممنوعه چرای دام در مناطق مستعد بیابانی شدن در حاشیه غربی شهر و ساخت سکونتگاهها در خارج از مسیر حرکت ماسههای منطقه، جزء راهبردهای اساسی جهت مقابله با این پدیده هستند.
عباسی (1400) در پژوهش خود با هدف بررسی بحران گردوخاک و تأثیرات آن بر امنیت مناطق به مطالعه موردی شهرستان اهواز پرداخته است. وی در این مطالعه از آزمون رتبهبندی فریدمن استفاده کرده و نتایج را در پنج بُعد مورد بررسی قرار داده است. از این نظر، در بُعد اجتماعی و فرهنگی، مهاجرت از منطقه؛ در بخش اقتصادی، کاهش بازدهی محصولات کشاورزی؛ در بُعد سیاسی، افزایش نارضایتی از عملکرد دولت؛ در بُعد زیستمحیطی، کاهش حاصلخیزی خاک و در بُعد دفاعی- امنیتی نیز افزایش میزان ترددهای غیرمجاز بهعنوان مهمترین پیامدهای امنیتی بحران گردوخاک در منطقه شناخته شدهاند.
پاپی و همکاران (2022) در یک پژوهش اقدام به شناسایی کانونهای طوفان شن و ماسه در ناحیه ایران مرکزی با استفاده از تحلیل زمانی و مکانی دادههای سنجش از دور نمودهاند. مدل پیشنهادی آنان از طریق یک روش چندمرحلهای با استفاده از مجموعه دادههای بازه زمانی ۲۰ ساله محصولات MODIS و TerraClimate اجرا شده است. بر اساس نتایج، مساحتی در حدود 3/5 درصد از ایران مرکزی بهعنوان منابع گردوخاک با پتانسیل بالا شناخته شده است. در این میان، منابع شنی از نظر مساحت (9/60 درصد) و فراوانی وقوع (بیش از 50 درصد) بیشترین سهم را دارند. از طرفی دیگر، بیشترین فراوانی فصلی گردوخاک در فصل بهار و تابستان بوده است و بیشترین فراوانی سالانه آن در سال 2008 مشاهده شده که 120 درصد بیشتر از میانگین 20 ساله (2000-2020) به وقوع پیوسته است.
طوفان گردوخاک با توجه به خصوصیات آن بهعنوان یکی از انواع مخاطرات محیطی قلمداد میشود. مخاطرات محیطی، رویدادهای ناگهانی یا تدریجی با منشأ طبیعی یا انسانی محسوب میشوند که در نتیجه آنها سلامت و امنیت جامعه و اسکان بشر با تهدید مواجه میشود. مخاطرات محیطی بهمنزله پدیدههایی مکرر و مخرب، دائماً در طول حیات کره زمین به وقوع پیوسته و همواره خطری جدی برای انسان بودهاند (UNISDR. 2009: 17).
مطابق تعریف ارائه شده در فرهنگ واژگان علوم زمین، طوفان گردوخاک مجموعهای است از دود، آلایندهها و یا دیگر ذرات جامد معلق در هوا با قطری کمتر از 10 میکرومتر و قطر متوسط 5/2 میکرومتر که دید افقی را به زیر 1 تا 2 کیلومتر محدود میکند. آژانس محیطزیست اروپا (EEA) نیز گردوخاک را چنین تعریف نموده است: ذرات جامد معلق در هوا که از فعالیتهای انسانی و منابع طبیعی مانند خاک و آتشسوزی نشئت میگیرند و در نهایت از طریق نیروی جاذبه زمین تهنشین میشوند و از طریق استنشاق بیش از حد باعث آسیب به سیستم تنفسی انسان و سایر جانداران میشوند (Allaby. 2008: 182). در تعریفی دیگر، گردوخاک به ذرات معلق جامد در هوا که معمولاً قطر کمتر از 100 میکرون داشته و در اثر وزش باد تا مسافت بسیار طولانی انتقال مییابند، اطلاق میشود (مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی، 1395: 3). فراوانی وقوع طوفانهای گردوخاک که موجب انتشار ذرات مختلف در هر منطقه میشوند به عوامل مختلفی از قبیل سرعت باد، بافت خاک، خشکی هوا، رطوبت خاک، پوشش گیاهی، سیستم هوای محلی، بارندگی، جنگلزدایی، خشکسالی، تغییرات کاربری زمین و انواع فعالیتهای انسانی بستگی دارد (حسینی و رستمی، 1397: 104). طوفان گردوخاک زمانی شروع میشود که باد مناطق خشکی که خاکهای آن سست و تضعیف شده است را درمینوردد. با این وجود، سرعت باد باید به اندازهای باشد که بتواند ذرات بزرگ را به حرکت درآورده و سپس به ذرات ریز برخورد کند، زیرا ذرات ریز در یکلایه کمعمق قرار دارند و تنها زمانی پراکنده میشوند که ذرات بزرگتر مجاور به آنها برخورد کنند. برای مناطق نیمهخشک، باد پایدار با سرعت 40 تا 58 کیلومتر در ساعت برای شروع یک طوفان گردوخاک مورد نیاز است و در مقابل، برای بیابانها، باد پایدار با سرعتی در حدود 18 تا 58 کیلومتر در ساعت مورد نیاز است. این پدیده معمولاً در خشکترین مناطق رخ نمیدهد، زیرا زمین اغلب سخت و مسطح بوده و پوشیده از سنگ و شن است. بنابراین، طوفانهای گردوخاک عمدتاً نواحی خشک (بیابانی) یا نیمهخشک که در آن زمین از خاک سست و ماسه پوشیده شده است را تحت تأثیر قرار میدهند. بهطور خاص، علفزارهای نواحی نیمهخشک که از طریق شخم زدن یا چرای بیش از حد از پوشش گیاهی محروم شدهاند، در معرض فرسایش هستند. همچنین حجم قابل توجهی از طوفانهای گردوخاک در اراضی نیمهخشک در زمان خشکسالی و دقیقاً زمانی که رطوبت کافی برای چسبیدن دانههای خاک به یکدیگر وجود ندارد رخ میدهد (Carnaige et al. 2008: 229).
امروزه منابع اصلی گردوغبار در کره زمین با استفاده از مشاهدات ایستگاههای زمینی هواشناسی و مجموعهای از سنجشگرهای ماهوارهای شناسایی شده است. این منابع عمدتاً در نواحی بیابانی نیمکره شمالی واقع شدهاند و محدوده وسیعی را تشکیل میدهند که اغلب به آن «کمربند گردوغبار»[1] اطلاق میشود. این کمربند از غرب به بیابان صحرا در آفریقا شروع شده و پس از عبور از غرب آسیا، ایران و آسیای مرکزی تا صحرای گُبی چین و مغولستان در شرق امتداد دارد (UNEP. 2020: 5).
در بسیاری از این مناطق، طوفانهای گردوخاک از سی تا شصت روز در سال رخ میدهند. بهعنوان مثال، گردوخاک برخاسته از بیابان موسوم به صحرا در شمال آفریقا میتواند از اقیانوس اطلس به سمت قاره آمریکا و آمازون حرکت کند و بهعنوان منبع اصلی گردوغبار در دریای مدیترانه نیز محسوب میشود. غرب آسیا نیز بهعنوان یکی از بزرگترین کانونهای تولید گردوغبار در جهان شناخته شده است و نواحی مختلف آن اغلب در معرض طوفانهای شدید گردوخاک محلی و منطقهای واقع شده است. طوفانهای گردوخاک در این منطقه در طول ماههای تابستان بسیار رایج هستند، و اغلب وجود یک الگوی رویدادی که به بادهای شمالی (بادهای شدید از شمال غربی) معروف است در افزایش تعداد و شدت گردوخاک در منطقه نقش اساسی ایفا میکند (Akpinar et al. 2021: 8).
تحقیق حاضر یک مطالعه کاربردی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. همانطور که در نمودار (1) نشان داده شده است، تحقیق حاضر با توجه به اهداف مطالعه در مراحل مختلفی به انجام رسیده است. در این راستا، ابتدا و پس از تعیین کلیات موضوع، با استفاده از راهبرد جستوجو و مراجعه به پایگاههای اطلاعاتی داخلی و خارجی نسبت به جمعآوری منابع مطالعاتی مرتبط اقدام شده است. در گام بعدی، بهمنظور پایش روندهای گردوخاک در سطح منطقه، وضعیت «عمق نوری آئروسل»[2] (AOD) جوی با استفاده از نمودارهای زمانی انتشار گردوخاک در منطقه ارزیابی شده که برای این منظور از قابلیتهای سامانه «گوگل ارث انجین»[3] (GEE) بهره گرفته شده و از دادههای ماهواره MODIS برای پایش گردوخاک بهره گرفته شده است. در این راستا، علاوه بر نمایش روند تغییرات زمانی و مکانی گردوخاک، نقشه تراکم و غلظت گردوغبار نیز ترسیم شده است.
نمودار 1: مدل عملیاتی تحقیق
در گام بعدی نیز با بهرهگیری از شاخصهای مختلف و استفاده از مقایسههای وزنی به ارزیابی امنیت زیستمحیطی با تأکید بر ابعاد آسیبپذیری اجتماعی در برابر مخاطره گردوخاک در سطح منطقه پرداخته شده و نتایج حاصل از نظرات کارشناسی در قالب شاخصهای مختلف وارد تحلیلهای مکانی شده است. در این راستا، امنیت زیستمحیطی در برابر این پدیده از نظر شش شاخص مختلف اعم از زیرساختها، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی، عوامل نهادی و عوامل محیطی و با توجه به روند زمانی و مکانی گردوخاک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و روش تحلیل چندمعیاره ویکور به کار گرفته شده است.
تکنیک ویکور (VIKOR) از جمله تکنیکهای معروف و رایج «تحلیل تصمیمگیری چندمعیاره»[4] است که در راستای حل یک مسئله تصمیمگیری گسسته با معیارهای ناهمسان و دارای واحدهای اندازهگیری متفاوت و بعضاً متعارض مورد استفاده قرار میگیرد. مفهوم ویکور مشتق شده از یک کلمه در زبان صربستانی و به معنای بهینهسازی چندمعیاره و راهحل سازشی است. این مدل بهوسیله «اپریکوویچ و زنگ»[5] ارائه شده است و بر اساس آن یک مجموعه رتبهبندی شده از گزینههای موجود با توجه به شاخصهای متضاد تعیین میشود، بهطوری که رتبهبندی گزینهها با توجه به این هدف به انجام میرسد و هدف اصلی از آن نزدیکی بیشتر به پاسخ ایدئال هر شاخص است (پوراحمد و همکاران، 1394). تکنیک ویکور کمک شایانی به شناسایی بهترین گزینههای جایگزین (آلترناتیوها) [6] در موقعیتهایی با معیارهای متعدد نموده و بر اساس آن میتوان بهترین انتخاب را با تحلیل دامنهها و وزنهای مختلف معیارها به دست آورد (Mardani et al. 2016). مدل ویکور در چندین گام پیوسته به انجام میرسد که در تحقیق حاضر نیز با استفاده از توابع محاسباتی در محیط Excel، فرایند آن طی شده است.
جامعه آماری تحقیق حاضر دربرگیرنده استانهای جنوب غربی ایران (خوزستان و ایلام) است. از طرفی دیگر و بهمنظور تعمیم نتایج و ارزیابی امنیت زیستمحیطی، تعداد 30 نفر از متخصصان (اعم از اساتید دانشگاه، کارشناسان استانداری و شهرداری) از 12 شهرستان از بخشهای مختلف این دو استان بهعنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفته و با استفاده از تکنیک درونیابی در GIS، مقادیر حاصل از نظرات کارشناسی به دیگر نقاط این دو استان تعمیم داده شده است تا نقشه پهنهبندی آسیبپذیری اجتماعی در ارتباط با گردوخاک در سطح منطقه حاصل شود.
همچنین استانهای منطقه جنوب غربی ایران در زمره مناطقی هستند که بهطور مستقیم در معرض کانونهای خارجی گردوخاک واقع شدهاند و علاوه بر آن، گردوخاک در این استانها دارای ماهیت داخلی است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی خاص استانهای جنوب غربی ایران، پدیده گردوخاک یکی از عمدهترین مخاطرات زیستمحیطی در این نواحی قلمداد میشود (آرامی و همکاران، 1397: 40). عواملی از قبیل کاهش میزان بارندگی، خشک شدن بخش وسیعی از تالابها و بهویژه هورالعظیم، کم شدن جریان و تغییر مسیر رودخانههای دجله و فرات از جمله عواملی هستند که در تشدید این پدیده در این نواحی نقش اساسی داشتهاند (عباسی، 1400: 158). وقوع گردوخاک در جنوب غربی ایران منجر به خسارات بسیاری شده و آلودگی آب آشامیدنی و در نتیجه بیماریهای مختلف همراه شده است. با این حال، تأثیرات آن صرفاً به مشکلات جسمی ختم نمیشود، بلکه نشانههای روحی و روانی متعدد از قبیل اضطراب، تغییرات خلقی، بیقراری، افسردگی، احساس خستگی و کاهش تمرکز را نیز در انسان سبب میشود که تمام این موارد نهایتاً در بُعد اجتماعی و ارتباطات جمعی نمایان میشود. برای مثال، کاهش نرخ بهرهمندی و نیز تعطیلی برخی از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی منجر به بروز اختلالاتی میشود که نارضایتی افکار عمومی را در پی داشته و این امر در بحث امنیت اجتماعی جامعه بهشدت تأثیرگذار خواهد بود (معظم و همکاران، 1397: 552؛ مهرابی و همکاران، 1394: 4).
خوزستان، یکی از استانهای منطقه جنوب غربی ایران است. از نظر موقعیت جغرافیایی، استان خوزستان بین مختصات 47 درجه و 39 دقیقه و 46 ثانیه تا 50 درجه و 33 دقیقه و 12 ثانیه طول شرقی و 29 درجه و 52 دقیقه و 56 ثانیه تا 32 درجه و 59 دقیقه و 47 ثانیه عرض شمالی واقع شده است. این استان از سمت شمال به دو استان ایلام و لرستان، از سمت شرق به دو استان چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد، از سمت غرب به دو استان بصره و میسان در کشور عراق و از سمت جنوب به آبهای خلیج فارس منتهی میشود. استان ایلام نیز با مساحتی قریب به 20164 کیلومتر مربع در غرب رشتهکوههای زاگرس واقع شده است. از نظر مختصات جغرافیایی، ایلام در بین 45 درجه و 40 دقیقه و 23 ثانیه تا 48 درجه و 2 دقیقه و 35 ثانیه طول شرقی و 32 درجه و 2 دقیقه و 46 ثانیه تا 34 درجه و 2 دقیقه و 15 ثانیه عرض شمالی گسترده شده است. ایلام از سمت شمال به استان کرمانشاه، از سمت شرق به استان لرستان، از سمت جنوب به استان خوزستان و از سمت غرب به سه استان دیالی، واسط و میسان در کشور عراق منتهی میشود (علیپور و احمدی، 1399: 20). در شکل (1) نقشه موقعیت جغرافیایی دو استان ایلام و خوزستان نشان داده شده است.
شکل 1: نقشه محدوده مورد مطالعه
همانطور که در بخش روش تحقیق بدان اشاره شد، فرایند تحقیق حاضر دارای دو بخش عملیاتی اساسی است؛ اول، بررسی و پایش روند زمانی و مکانی گردوخاک و دوم، ارزیابی و پهنهبندی آسیبپذیری اجتماعی ناشی از آن. بر این اساس، گفتنی است که این دو رویکرد مکمل یکدیگر بوده و نتایج بخش اول بهعنوان مبنای ارزیابی بخش دوم مورد استفاده قرار گرفته است. ازاینرو، یافتهها و نتایج تحقیق به دو بخش کلی تفکیک شده و در ادامه به تشریح آنها پرداخته شده است.
4-1. شناسایی الگوهای گردوخاک در سطح منطقه
با توجه به فرایند تحقیق، دادههای سنجش از دور ماهوارهای بهعنوان مهمترین دادههای مورد استفاده در بحث حاضر به کار گرفته شدهاند. از این نظر، در سالیان اخیر با توسعه فناوری سنجش از دور استفاده از ابزارهای پردازشی در مقیاسهای مکانی و زمانی وسیع به یکی از رویکردهای رایج در زمینه پایش ارزیابی الگوهای گردوخاک تبدیل شده است. ازهمینرو، از قابلیتهای پردازشی گوگل ارث انجین در این زمینه بهره گرفته شده است. در این راستا، از دادههای ماهواره مادیس برای پایش گردوخاک بهره گرفته شده است. تصاویر مادیس درحالحاضر بهعنوان بهترین منبع داده با وضوح مکانی و زمانی بالا برای شناسایی بصری منابع گردوخاک در نظر گرفته شده و محصول AOD این ماهواره بهعنوان یکی از ابزارهای سنجش ویژگیهای آئروسل جو محسوب میشود. بنابراین، در این بخش از سری زمانی تصاویر روزانه Terra/Aqua مادیس با ترکیب رنگ حقیقی از سال 2001 تا 2023 استفاده شده است تا بتوان روند دقیق انتشار گردوخاک در سطح منطقه را شناسایی نموده و ارزیابی مناسبی از مناطق پرمخاطره به انجام رساند.
در نمودار (2) سری زمانی فراوانی طوفانهای گردوخاک در سطح منطقه در بازه بین 2001 تا 2023 نشان داده شده است. مطابق نمودار حاصله، بیشترین فراوانی سالانه وقایع گردوغبار در طی این بازه مربوط به سال 2008 بوده است که 2612 رویداد گردوخاک در آن ثبت شده است که از این میزان نیز بیشترین وقایع گردوخاک در ماه جولای (11 تیر تا 10 مرداد) این سال با 473 مورد شناسایی شده است. از طرفی دیگر، کمترین فراوانی سالانه وقایع گردوخاک در سطح منطقه نیز در سال 2019 اتفاق افتاده است که در آن تنها 19 واقعه گردوغبار مشاهده شده است که حداکثر تعداد ماهانه آن مربوط به ماه ژانویه (12 دی تا 12 بهمن) آن سال بوده است. علاوه بر این، در طی بازه زمانی 2001 تا 2023، بیشترین فراوانی وقایع گردوخاک در طول یک ماه در جولای 2022 با تعداد 788 مورد رخ داده است و این درحالیاست که در بعضی از ماهها در طول سالهای مختلف نیز هیچگونه رخداد گردوخاکی شناسایی نشده است.
نمودار 2: فراوانی طوفانهای گردوخاک در بازه زمانی 2023-2001
همچنین، در نمودار (3) سری زمانی گردوخاک در سطح منطقه بر اساس دادههای AOD باند آبی مادیس (470 نانومتر) از سال 2001 تا 2023 نشان داده شده است. همانطور که در نمودار زیر قابل مشاهده است؛ گردوخاک در سطح استانهای جنوب غربی ایران در چند مقطع تشدید شده است که یکی از آنها در سال 2008 و دیگری در سال 2012 رخ داده است که از این نظر تا حد زیادی منطبق بر روند تغییرات اقلیمی و کاهش میانگین سالانه گستره آب در سطح منطقه بوده است.
نمودار 3: سری زمانی طوفانهای گردوخاک در بازه زمانی 2023-2001
نهایتاً، با توجه به اینکه هدف اصلی از فرایند شناسایی الگوهای گردوخاک در سطح منطقه دستیابی به نقشه پراکنش گردوخاک بوده است تا مطابق آن بتوان ارزیابیهای کارشناسی را ارائه داده و مناطق آسیبپذیر در برابر گردوخاک را شناسایی نمود، بنابراین ارزیابیها بر تشخیص روند مکانی گردوخاک در دو استان خوزستان و ایلام معطوف شده است. همانطور که در شکل (2) قابل مشاهده است، پراکندگی و شدت گردوخاک در سالهای مختلف در نواحی مختلف این دو استان نسبتاً متفاوت است. با این وجود، ارزیابی نقشه حاصله حاکی از این است که بهطور کلی، شدت و پراکندگی گردوخاک در استان خوزستان در مقایسه با استان ایلام همواره بالاتر بوده است و فقط در سال 2015 گستردگی گردوخاک در سطح بالاتری از استان ایلام رخ داده است که این امر میتواند به انتشار گردوغبار با منشأ محلی و یا انتشار آن از کانونهای خارجی موجود در محدوده سرزمینی کشور عراق مرتبط باشد. علاوه بر این، از میان شهرستانهای واقع در این دو استان، دو شهرستان آبادان و خرمشهر در خوزستان و شهرستان دهلران در ایلام، شاهد بیشترین فراوانی و پراکنش مکانی طوفان گردوخاک بودهاند که میتواند زیست اجتماعی شهروندان در این نواحی را تهدید نماید.
شکل 2: نقشه پراکندگی طوفان گردوخاک در سطح منطقه
4-2. ارزیابی امنیت زیستمحیطی در برابر بحران گردوخاک
در مواجهه با ابعاد اجتماعی روزافزون ناشی از مخاطرات طبیعی، امروزه توجهات بر درک فرایندها، عوامل و تأثیرات آن متمرکز شده است. بر این اساس، آسیبپذیری اجتماعی مفهومی است که حساسیت متفاوت افراد یا نواحی را بر اساس عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره نسبت به بلایا توصیف میکند. به بیانی سادهتر، آسیبپذیری انسانی یا اجتماعی ناظر بر توانمندی و تابآوری ملزومات و ساختارهای اجتماعی در برابر وقوع یک مخاطره یا فاجعه است. بهطور کلی، آسیبپذیری اجتماعی ناشی از ضعف یا نقص در زمینههای علمی و اطلاعاتی، شرایط سیاسی، نهادهای قدرتمند اجتماعی همچون سازمانهای غیردولتی[7] (NGOs)، عوامل فرهنگی، سن و جنس، زیرساختها، نژاد یا قومیت و وضعیت اقتصادی و اجتماعی است (Burton et al. 2018: 2). علاوه بر این، «سازمان بهداشت جهانی»[8] نیز گروههای جمعیتی آسیبپذیر در برابر مخاطرات را با مفاهیم ذاتی تعریف میکند که شامل عوامل محیطی، اجتماعی و رفتاری است (Yu et al. 2013: 36). در تحقیق حاضر نیز همانطور که بیان شد، آسیبپذیری اجتماعی در برابر بحران گردوخاک بهعنوان یکی از جنبههای امنیت زیستمحیطی، بر اساس شاخصهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. مطابق جدول (1)، هر یک از شاخصهای مذکور از مؤلفههای مختلفی تشکیل شده و در قضاوتهای کارشناسی مدنظر واقع شده است.
جدول 1: شاخصهای ارزیابی امنیت زیستمحیطی در برابر بحران گردوخاک
|
ردیف |
شاخصها |
مؤلفههای ارزیابی |
|
1 |
عوامل اجتماعی |
سرمایه اجتماعی، امنیت، نیروی انسانی متخصص، سازمانهای مردمنهاد، انطباقپذیری |
|
2 |
عوامل فرهنگی |
ساختار جمعیتی، سطح سواد، باورهای قومی و مذهبی |
|
3 |
عوامل اقتصادی |
سطح درآمد، وضعیت اشتغال، وضعیت سرمایهگذاری، فعالیت اقتصادی غالب |
|
4 |
عوامل نهادی |
برنامههای پدافند غیرعامل، رسانههای جمعی، سطح آموزشی و علمی، آمادگی ستاد بحران |
|
5 |
عوامل محیطی |
کاربری اراضی، شرایط اقلیمی، بافت خاک، گونههای گیاهی، ترافیک خودرویی |
|
6 |
زیرساختها |
تأسیسات بهداشتی و درمانی، سیستمهای هشدار، زیرساختهای انرژی، مراکز امدادی و انتظامی، کیفیت معابر و دسترسیها |
با توجه به جدول فوق، به ارزیابی ابعاد مختلف آسیبپذیری اجتماعی در برابر بحران گردوخاک در سطح دو استان ایلام و خوزستان پرداخته شده است. در این راستا، از تکنیک ویکور بهعنوان یکی از روشهای تحلیل تصمیمگیری چندمعیاره بهره گرفته شده است. تکنیک ویکور گزینهها را رتبهبندی نموده و بر اساس یک الگوی وزندهی راهحلی به نام سازش را تعیین میکند که نزدیکترین راهحل به حالت ایدئال است. این تکنیک در چندین گام پیوسته به انجام میرسد. هدف از کاربرد تکنیک ویکور در این تحقیق مقایسه شهرستانها (گزینهها) از نظر سطح هر یک از شاخصهای آسیبپذیری اجتماعی (معیارها) است و همانطور که در جدول (2) مشخص شده است، تعداد 12 شهرستان نمونه از مجموع هر دو استان ایلام و خوزستان بهعنوان گزینههای ارزیابی و 6 شاخص نیز بهعنوان معیارها وارد ماتریس تصمیمگیری شدهاند. بر این اساس، شهرستانهای ایلام، مهران، دهلران و دره شهر از استان ایلام و شهرستانهای اهواز، دزفول، کرخه، مسجدسلیمان، ایذه، رامهرمز، آبادان و بهبهان از استان خوزستان جهت نمونه مطالعاتی برگزیده شدهاند. با توجه به جدول مذکور، از کد A برای گزینهها و کد C برای معیارها استفاده شده است.
جدول 2: ماتریس اولیه تکنیک ویکور
|
گزینهها (A) |
معیارها (C) |
|
ایلام (A1)، مهران (A2)، دهلران (A3)، درهشهر (A4)، اهواز (A5)، دزفول (A6)، کرخه (A7)، مسجدسلیمان (A8)، ایذه (A9)، رامهرمز (A10)، آبادان (A11)، بهبهان (A12). |
عوامل اجتماعی (C1)، عوامل فرهنگی (C2)، عوامل اقتصادی (C3)، عوامل نهادی (C4)، عوامل محیطی (C5)، عوامل زیرساختی (C6). |
در مرحله بعدی، ماتریس تصمیمگیری ویکور از اعداد واقعی هر شاخص تشکیل شده و سپس به نرمالسازی آن توجه شده است (جدول 3). گفتنی است که عدد واقعی برای هر معیار طبق نظرات کارشناسان و بر اساس نقشه پراکندگی گردوخاک تخصیص یافته است. از این نظر، از کارشناسان خواسته شده است تا به لحاظ نقشه گردوخاک برای هر یک از شهرستانهای فوق امتیازی بین 1 تا 10 را اختصاص دهند که عدد 1 به معنای بهترین وضعیت و عدد 10 به معنای بدترین وضعیت موجود بوده است. در ادامه، جهت نرمالسازی مقادیر، توان اعداد واقعی اولیه ماتریس محاسبه شده و جمع هر یک از ستونهای ماتریس به دست آمده است. سپس به محاسبه جذر مجموع ستونها اقدام شده و اعداد حاصله تقسیم بر اعداد ماتریس شده است که حاصل این کار وارد مرحله بعدی محاسبات ویکور شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
جدول 3: ماتریس نرمال شده تکنیک ویکور
|
معیارها
گزینهها |
عوامل اجتماعی |
عوامل فرهنگی |
عوامل اقتصادی |
عوامل نهادی |
عوامل محیطی |
عوامل زیرساختی |
|
ایلام |
289/0 |
311/0 |
277/0 |
341/0 |
294/0 |
389/0 |
|
مهران |
337/0 |
356/0 |
277/0 |
409/0 |
441/0 |
311/0 |
|
دهلران |
337/0 |
4/0 |
332/0 |
409/0 |
294/0 |
311/0 |
|
دره شهر |
337/0 |
222/0 |
332/0 |
341/0 |
22/0 |
233/0 |
|
اهواز |
192/0 |
445/0 |
221/0 |
204/0 |
294/0 |
233/0 |
|
دزفول |
24/0 |
178/0 |
221/0 |
204/0 |
22/0 |
155/0 |
|
کرخه |
24/0 |
222/0 |
388/0 |
272/0 |
367/0 |
311/0 |
|
مسجدسلیمان |
289/0 |
178/0 |
166/0 |
204/0 |
147/0 |
233/0 |
|
ایذه |
337/0 |
133/0 |
332/0 |
204/0 |
22/0 |
311/0 |
|
رامهرمز |
24/0 |
178/0 |
277/0 |
272/0 |
294/0 |
311/0 |
|
آبادان |
289/0 |
445/0 |
332/0 |
204/0 |
367/0 |
389/0 |
|
بهبهان |
289/0 |
089/0 |
221/0 |
272/0 |
147/0 |
155/0 |
در گام بعدی، ماتریس نرمال وزنی ویکور محاسبه شده است. در این مرحله مقدار fi+ (بالاترین ارزش) و fi- (پایینترین ارزش) از ماتریس تصمیمگیری استخراج شده و در وزن نسبی هر معیار ضرب میشود. از این نظر، بالاترین و پایینترین ارزش هر یک از معیارها با توجه به مقوله سود و زیان آنها تعیین میشود و ازآنجاییکه در بحث حاضر تمامی معیارها از نوع سود میباشند، مقادیر بزرگتر بهعنوان fi+ و مقادیر کوچکتر بهمنزله fi- قلمداد شدهاند. از سویی دیگر، برای محاسبه ماتریس وزنی از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. برای این منظور، از نرمافزار Expert Choice که مختص انجام مقایسات زوجی است، بهره گرفته شده است. در جدول (4) نتایج ماتریس مقایسات زوجی AHP کارشناسان ارائه گردیده است. با توجه به ضریب سازگاری ماتریس که 06/0 به دست آمده است و پایینتر از مقدار پیشفرض (1/0) بوده است، محاسبات از پایایی مناسبی برخوردار بوده و بنابراین، اوزان حاصل از ماتریس مقایسات زوجی وارد محاسبات بعدی ویکور شده است.
جدول 4: ماتریس مقایسات زوجی
|
معیارها |
C1 |
C2 |
C3 |
C4 |
C5 |
C6 |
|
C1 |
1 |
5 |
2 |
33/0 |
25/0 |
17/0 |
|
C2 |
2/0 |
1 |
33/0 |
25/0 |
25/0 |
2/0 |
|
C3 |
5/0 |
3 |
1 |
33/0 |
25/0 |
33/0 |
|
C4 |
3 |
4 |
3 |
1 |
5/0 |
5/0 |
|
C5 |
4 |
4 |
4 |
2 |
1 |
1 |
|
C6 |
6 |
5 |
3 |
2 |
1 |
1 |
نمودار 3: وزن نسبی هر یک از معیارهای آسیبپذیری اجتماعی
همانطور که در نمودار (3) قابل مشاهده است، مطابق آرای کارشناسی، عوامل زیرساختی با وزن نسبی 312/0 دارای بالاترین اهمیت در زمینه آسیبپذیری اجتماعی است و پس از آن عوامل محیطی با وزن نسبی 286/0، عوامل نهادی با وزن نسبی 184/0 و عوامل اجتماعی با وزن نسبی 1/0 قرار دارند. همچنین، عوامل فرهنگی با وزن نسبی 042/0 و عوامل اقتصادی با وزن نسبی 076/0 دارای پایینترین اهمیت در این زمینه بودهاند.
در گام بعدی و با استفاده از وزن نسبی حاصله برای معیارها، ماتریس نرمال وزنی تکنیک ویکور محاسبه شده و نتایج آن در جدول (5) بیان شده است. با توجه به این ماتریس، مقادیر شاخص مطلوبیت (Sj) و شاخص نارضایتی (Rj) بر اساس تمامی گزینهها محاسبه شده است. بهعبارتی سادهتر، هدف این مرحله محاسبه فاصله گزینهها با مقدار ایدئال است و بر اساس آن پس از محاسبه وزن نسبی معیارها میبایست میزان مطلوبیت و نارضایتی محاسبه شود که برای این منظور ابتدا اوزان حاصله در ماتریس تصمیمگیری ضرب شده و سپس Sj و Rj تعیین میشود. همانطور که در جدول زیر قابل مشاهده است، حداکثر مقدار مطلوبیت برای گزینهها برابر با 768/0 و حداقل مقدار آن نیز برابر با 136/0 به دست آمده است. همچنین، حداکثر مقدار نارضایتی محاسبه شده برای گزینهها برابر با 312/0 و حداقل آن نیز برابر با 046/0 بوده است. بنابراین، مقادیر مذکور در محاسبه مقادیر نهایی شاخص ویکور مورد استفاده قرار گرفته است.
جدول 5: ماتریس نرمال وزندهی شده تکنیک ویکور
|
گزینهها |
مطلوبیت (Sj) |
نارضایتی (Rj) |
|
ایلام |
349/0 |
107/0 |
|
مهران |
196/0 |
092/0 |
|
دهلران |
136/0 |
046/0 |
|
دره شهر |
348/0 |
178/0 |
|
اهواز |
613/0 |
312/0 |
|
دزفول |
768/0 |
214/0 |
|
کرخه |
481/0 |
208/0 |
|
مسجدسلیمان |
687/0 |
214/0 |
|
ایذه |
437/0 |
25/0 |
|
رامهرمز |
619/0 |
214/0 |
|
آبادان |
236/0 |
104/0 |
|
بهبهان |
72/0 |
286/0 |
نهایتاً، در گام پایانی فرایند تکنیک ویکور، امتیاز نهایی گزینهها از نظر شاخص Qj به دست آمده است (جدول 6). بر مبنای این شاخص، مقادیر حداقلی و حداکثری برای مطلوبیت و نارضایتی محاسبه شده است. مطابق شاخص وزنی ویکور، هرچه یک گزینه دارای مقدار Qj کمتری باشد، از مطلوبیت کمتری برخوردار است و در مقابل، هرچه مقدار بهدستآمده برای گزینهها بیشتر باشد بدین معناست که از بیشترین مطلوبیت برخوردار بوده است. بنابراین، همانطور که در جدول 6 نشان داده شده است، شهرستان بهبهان با مقدار وزنی 913/0 بیشترین مطلوبیت را کسب نموده است و پس از آن شهرستانهای اهواز با مقدار 877/0 و دزفول با مقدار 816/0 قرار گرفتهاند. از طرفی دیگر، شهرستان دهلران با مقدار وزنی صفر، دارای کمترین مطلوبیت بوده است و پس از آن شهرستان مهران با مقدار وزنی 134/0 و شهرستان آبادان با مقدار وزنی 188/0 جای گرفتهاند. بنابراین، نتایج چنین مشخص نموده است که سه شهرستان دهلران، مهران و آبادان آسیبپذیرترین نواحی جنوب غربی ایران در برابر بحران گردوخاک و تبعات ناشی از آن میباشند. در مقابل، سه شهرستان بهبهان، اهواز و دزفول دارای کمترین آسیبپذیری در این زمینه بودهاند.
جدول 6: شاخص وزنی تکنیک ویکور
|
گزینهها |
وزن نهایی (Qj) |
رتبه (R) |
|
ایلام |
284/0 |
4 |
|
مهران |
134/0 |
2 |
|
دهلران |
0 |
1 |
|
دره شهر |
417/0 |
5 |
|
اهواز |
877/0 |
11 |
|
دزفول |
816/0 |
10 |
|
کرخه |
577/0 |
6 |
|
مسجدسلیمان |
752/0 |
9 |
|
ایذه |
622/0 |
7 |
|
رامهرمز |
699/0 |
8 |
|
آبادان |
188/0 |
3 |
|
بهبهان |
913/0 |
12 |
با توجه به بررسیهای صورت گرفته، در آخرین گام از ارزیابیها به ترسیم نقشه پهنهبندی آسیبپذیری اجتماعی در برابر بحران گردوخاک در جنوب غربی ایران پرداخته شده است. همانطور که در شکل (3) قابل مشاهده است، منطقه مطالعاتی را از این نظر میتوان به چهار گروه مجزا به شرح «آسیبپذیری بسیار زیاد»، «آسیبپذیری نسبتاً زیاد» و «آسیبپذیری نسبتاً کم» و «آسیبپذیری بسیار کم» سطحبندی نمود. بر این اساس، شهرستانهای اهواز، دزفول، مسجدسلیمان، بهبهان و رامهرمز در سطح آسیبپذیری بسیار کم نسبت به مخاطره گردوخاک قرار گرفتهاند؛ اما این بدان معنا نیست که هیچ خطری تهدیدکننده این مناطق نیست بلکه صرفاً در قیاس با سایر مناطق جنوب غربی دارای تابآوری بالاتری هستند که خود این امر به عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، زیرساختی و محیطی بستگی دارد. در مقابل، شهرستان آبادان در استان خوزستان و شهرستانهای دهلران، مهران، آبدانان و بدره در استان ایلام در سطح آسیبپذیری بسیار زیاد واقع شدهاند. همچنین، سایر شهرستانها در دو استان خوزستان و ایلام دارای آسیبپذیری متوسط میباشند که در این میان، شهرستانهای مرزی آسیبپذیری نسبتاً زیادتری در مقایسه با سایر نواحی نشان میدهند که کاملاً ناشی از فراوانی طوفانهای گردوخاک و آسیبپذیری ادراکی بالای جامعه در آن بوده است.
شکل 3: نقشه سطحبندی آسیبپذیری اجتماعی در برابر بحران گردوخاک
نتیجهگیری و پیشنهاد
بهعنوان یکی از مخاطرات محیطی نواحی خشک و نیمهخشک، گردوخاک پیامدهای گستردهای به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و حتی سیاسی- امنیتی در گوشه و کنار جهان به بار آورده است. مطالعات مختلف حاکی از این بوده است که شرایط گردوخاک در طی یک دهه اخیر شدت گرفته و این امر امنیت زیستمحیطی مردم ایران را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین آنچه بر تشدید مخاطرهآفرینی گردوخاک در منطقه افزوده است، برنامهریزی نادرست دولتهای منطقه برای برداشت بیرویه آبهای سطحی و عدم رعایت حقابه بوده است. بهعبارتی دیگر، گسترش گردوخاک در سالهای اخیر در منطقه جنوب غربی کشور نتیجه خشکسالی و نیز استفاده نامناسب از منابع طبیعی در کشور و کشورهای همسایه بوده که موجب شده زیستگاهها و مناطق بیابانی در این کشورها حفاظت نشده و به سطح فرسایش بادی برسند. بر همین اساس، نتایج حاکی از این بوده است که گردوخاک یکی از مخاطرات محیطی بالقوه در سطح دو استان ایلام و خوزستان است که اغلب در نواحی مرزی این دو استان از شدت بالایی برخوردار بوده است که نشان میدهد که گردوخاک اغلب دارای منشأ خارجی است که مستلزم همکاریهای راهبردی و چندجانبه زیستمحیطی و سیاسی در راستای مدیریت اثرات این مخاطره است. بنابراین، با توجه به یافتهها و نتایج حاصله، پیشنهادات راهبردی زیر قابل ارائه است:
[1]. Dust Belt
[2]. Aerosol Optical Depth
[3]. Google Earth Engine
[4]. MCDM
[5]. Opricovic & Tzeng
[6]. Alternatives
[7]. Non-Gevernental Organizations
[8]. World Health Organization
فهرست منابع
References